ٍ
Uncategorizedرویدادهاسیاستفرهنگ و اندیشه
موضوعات داغ

محمد محق نویسنده وپژوهشگر دینی: شیطان اخرس، ملاهای همنوا با طالبان

شیطان اخرس،

ملاهای همنوا با طالبان

محمد محق نویسنده وپژوهشگر دینی

حدیثی منسوب به پیامبر اسلام وجود دارد که اکثریت ملاها از آن آگاهی دارند، و طبق معیارهای محدثین حدیث صحیح شمرده می‌شود. این حدیث می‌گوید: “الساکت عن الحق شیطان أخرس” یعنی کسی که از گفتن سخن حقیقت خاموش باشد او شیطان گنگ و لال است.

در دوران جمهوریت که جلو عربده‌کشان منبری باز بود و به اصطلاح عامیانه میدان را شغالی دیده بودند، شماری از این‌ها چشم‌ها را می‌بستند و دهن‌های خود را می‌گشودند و تا می‌توانستند بر عالم و آدم می‌تاختند، نه تلویزیون از شر شان در امان بود، نه نهاد مدنی، نه دانشگاه، نه مکتب، نه بازار، نه دولت، نه ملت، نه جامعه جهانی و نه ارزش‌های انسانی. گویا روح ملای لنگ در سرتاسر این ملک به جولان آمده بود.

آنان برای خود شأنی می‌دانستند که به هر بهانه‌ای هیاهو و اشتلم به راه اندازند و تظاهر کنند که گویا سخن حق را می‌گویند، چون مطمئن بودند که آن دولت بی‌جان اراده‌ای برای برخورد با آنان ندارد.

اکنون که شلاق طالب را دیده‌اند تمام آن زبان‌ها لال شده و شماری از دانه‌درشت‌های آنان به کشورهای دیگر گریخته‌اند تا فرزندان شان از آسایش و امکانات بیش‌تر و بهتری برخوردار شوند و مردم بیچاره در زیر شکنجه و بیداد طالب جان بدهند.

کسی نیست از آنان بپرسد اگر شما در پی گفتن سخن حق بودید یا هستید، چه زمانی بهتر و مهم‌تر از اکنون برای به صحنه آمدن و از حقوق مردم دفاع کردن؟ چرا از تجاوز به ناموس انسان‌ها چیزی نمی‌گویید؟ چرا از بسته شدن مکاتب و دانشگاه‌ها بر روی ملیون‌ها دختر این سرزمین صدایی از شما بیرون نمی‌شود؟ چرا به تبعیض قومی و زبانی که در سرتاسر کشور جریان دارد اعتراض نمی‌کنید؟ چرا از دستگیری‌ها و شکنجه‌های بی‌حد و حصر در ادارات استخباراتی طالبان چیزی نمی‌گویید؟ چرا از دزدی بیت المال و بازار سیاه پاسپورت و اسناد دولتی یاد نمی‌کنید؟ چرا به صدور هزاران سند تقلبی علمی برای هواداران این گروه اشاره‌ای نمی‌کنید؟ چرا فضای رعب و هراسی که زندگی انسانی را برای شهروندان این سرزمین ناممکن ساخته است مورد اعتراض شما نیست؟

شماری از ابلهان این طیف شلاق و شکنجه طالب را گذاشته و به جان رونالدو و میسی چسپیده‌اند و مردم را از بازی کامپیوتری و نوشیدن انرژی منع می‌کنند. کسی نیست به این مخزن‌های بلاهت بفهماند که سخن گفتن بر منبر مسئولیت است و هیچ مسئولیتی بالاتر از جان و آبروی انسان‌ها نیست.. اگر کسی ادعای سخن حق را دارد باید در برابر ستم و بیداد بایستد.

کسی نیست از آنان بپرسد که مگر قرآن مجید نگفته است: “و إذ أخذ الله میثاق الذین أوتوا الکتاب لتبیننه للناس و لا تکتمونه” یعنی کسانی که به آنان علم کتاب الهی داده شده است موظفند از بیان حقیقت ابا نورزند و آن را کتمان نکنند. مگر مفسران قرآن، بر مبنای این آیه، نگفته‌اند که اگر کسی جرئت گفتن حقیقت را ندارد ردای اهل علم از شانه بیندازد و ادعای عالم بودن را به یکسو بنهد؟

امروزه ملیون‌ها انسان این سرزمین که آینده فرزندان خود را تاریک می‌بینند کسانی را مسبب این فاجعه ضد انسانی می‌دانند که به این دشمنان علم و مدنیت و لشکریان جهل و ظلمت خوش‌خدمتی کرده و راه پیروزی شان را هموار ‌کردند..دور نیست آن روزهایی که آتش خشم مردم آن عباها و قباهای آلوده به ریا و نیرنگ را به خاکستر تبدیل کند. شیطان‌های گنگ و لال حق ندارند خود را وارثان انبیا بدانند و دکان تزویر و ریای خود را پررونق نگه دارند..

باید به آنان فهماند که یک لنگ کفش مبارزان اندراب و پنجشیر بر همه این‌ها و مدرسه‌های ابله‌پرور شان فضیلت دارد.

آن تعداد از علمای دین که از اول راه خود را از طالب جدا کرده و به منافع کشور باور داشتند، حساب شان جداست و برای مردم ما محترمند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا