فراخوان کمک از مردم از سوی یک سرباز معلول؛ و شکایت او زندگی مشقت بار اش
یکی از سربازان ارتش ملی دولت پیشین افغانستان که در جریان جنگ های داخلی دو پا و یک دست خود را از داده است اکنون از زندگی مشقت بار و بغرنج اش به شدت شکایت میکند. شکایت و زاریدن این جوان معلول نه تنها از فقر و معلولیت است که دامنگیر زندگی او شده بلکه از بیماری همسر اش نیز می باشد که به گفته خودش توانایی درمان وی را ندارد. در چند روز اخیر یک نوشته که منصوب به این سرباز می باشد در صفحات رسانه های اجتماعی دست به دست میشود، چنین نگاشته شده است ” نام من همدرد صافی است یکی از منصوبان پیشین اردوی ملی که در اثر انفجار ماین دو پا ویک دست خود را از دست داده ام. حالا زندگی ام پر از درد سر می باشد. همسرم سخت مریض می باشد خیلی مجبور ام و کمک لازم دارم. دوستان عزیز! اگر نمی توانید به من کمک کنید لطفا از طریق صفحات مجازی که در دسترس دارید این پیام مرا همگانی کنید. تا شاید به گوش کدام موسسه خیریه برسد و شاید آنها اندک کمک برایم نمایند. این شماره واتساپ من است 0093766229953 “
بر بنیاد آمار های معتبر که توسط سازمان های بین المللی در رابطه به جنگ داخلی افغانستان منتشر شده اند نشان میدهد که در جریان جنگ بیست ساله میان دولت سرنگون شده جمهوریت و گروه تالبان بخش بزرگ از نیروی های دفاعی و امنیتی آن دولت، معلول و معیوب شده اند. واضح است که این سربازان معلول اکنون از نظر روحی، جسمی، اقتصادی و اجتماعی به شدت زیر فشار اند. در قدم اول چون این سربازان جنگ را به دشمنان شان باخته اند و باختن جنگ برای آنهایی که لباس سربازی به تن نموده، در سنگر های جنگ خوابیده و قربانی داده اند از نظر روحی و روانی نهایت سنگین و اثر گذار می باشد. چون تمام این سربازان اعضای مختلف از بدن شان را از دست داده اند و اکنون بنابر دلایل متعدد در وضعیت عدم دسترسی به امکانات صحی به سر میبرند، وضعیت سلامتی جسمی آنها نیز کاملا نگران کننده می باشد. چنانچه این سربازان معلول نمی توانند کار کنند، از معاش و سایر امتیازات که برای یک سرباز معلول در نظر گرفته شود نیز مستفید نیستند و در نهایت بحران اقتصادی موجود در افغانستان نیز به گونه گسترده بالای زندگی مردم بویژه افراد آسیب پذیر سایه افگنده است، وضعیت اقتصادی و اجتماعی این اشخاص نیز کاملا اسف بار پنداشته میشود.
همدرد صافی نمونه از صدها سرباز جوان اند که ناخبر از تمام بازی های سیاسی و معاملات مافوق های شان در جنگ های رو در رو یا حملات انتحاری و انفجاری با جان خود بازی کردند. این اشخاص و فامیل شان که اکنون در گوشه های از افغانستان با ناهنجاری های متعدد دست و پنجه نرم میکنند از جمله آسیب پذیر ترین اشخاص اند که در اثر فروپاشی نظام جمهوریت بیشتر از هرکس دیگر متأثر شده اند.