می خواهم هرجا که آدم باشه
به بهانهء زادروز وجیهه رستگار
دههء شصت خورشیدی،کابل آرام تر بود وفعالیت های فرهنگی وهنری چشمگیری داشت. گروه هنری گل سرخ یکی از برجسته ترین گروه های موسیقی بود که دراین زمان به اوج شهرت ومحبوبیت خود رسید. آهنگسازی وترانه سرایی امیرجان صبوری، تنظیم موسیقی فرید رستگار وآواز هایی مانند وجیهه رستگار ،این گروه را به خاطره انگیزترین ها تبدیل کرد. وجیهه رستگار آواز خاطره انگیز گروه گل سرخ است، او ترانه های ماندگار موسیقی افغانستان را خواند ودرکنار هم سرش فرید رستگار، آثار ماندگاری را خلق کردند. آهنگ های شان به محض شنیده شد از رادیو افغانستان وتلویزیون کابل برسرزبان ها بود وبسیاری از مردم وبه ویژه نسل کم سال آن دوره تاهنوز این آهنگ های همه گیر وماندگار را به یاد دارند. وجیهه رستگار متولد دوازدهم ماه می در شهر کابل است. او نخستین آهنگ خود را در سال ۱۹۸۲ در یکی از کنسرتهایی که در تالار لیسه استقلال کابل برگزار شده بود، اجرا کرد. پس از یک سال او به گروه موسیقی گل سرخ پیوست و آهنگهایی را برای رادیو و تلویزیون ملی اجرا کرد. وی در سال ۱۹۸۴ با فرید رستگار، خواننده و آهنگساز ازدواج کرد. این زوج دارای چهار فرزند هستند. وجیهه رستگار به همراه همسرش فرید رستگار تاکنون شش آلبوم مشترک تهیه و اجرا کردهاند. وجیهه رستگار به همراه خانوادهاش در سال ۱۹۹۲ به آلمان مهاجرت میکند و در حال حاضر ساکن شهر هامبورگ آلمان است.
فعالیت هنری وجیهه رستگار به حیث آواز خوان درکنار دیگر هنرمندانی که در آفرینش کارهای او سهم ونقش داشتند، در چهار دهه اخیر برجسته ومتبارز بوده است. در زمانی که امکان حضور درافغانستان بود وپیش از مهاجرت به دلیل جنگ ها ونا بسامانی های کشور، وجیهه رستگار جزو برترین آواز خوان های رادیو وتلویزیون وقت افغانستان بود.اما مانند بسیاری از اهل فرهنگ وهنر کشور او نیز مجبور به ترک وطن شد ودرعالم مهاجرت با همه دشواری ها وسختی ها به هنر خود ارج گذاشت وادامه داد. دردو سه دهه ای که بیشتر در اروپا اقامت داشته است، او همواره کارهای تازه ای را منتشر کرده ودرکنسرت ها، محافل ورسانه ها درخشیده است. درسالهایی که هنوز دوباره طالبان برافغانستان حاکم نشده بودند نیز او درکنار هم سرش به افغانستان بازگشت تا صدا وسرود مردمی باشد که دوست شان داشت ودرکنارشان بالیده بود. دراین دوره نیز با وجود همه دشواری هایی که برای هنرمندان مستقل وآزاده وجود داشت، او تلاش کرد تا ترانه های نوی منتشر کند، برنامه سازی کند وبه ویژه درکنار زنان افغانستان، هم گنان درمند خود باشد. در آخرین سال حضور دولت سابق ودرحالی که تهدیدات امنیتی بسیار بالایی وجود داشت او برنامه سفر به ولایات واجرای کنسرت را روی دست گرفت. درکابل اجرا کرد، به هرات سفر کرد اما مقام های دولت پیشین مانع برگزاری کنسرت او شدند. برای هنرمندی مانند وجیهه بسیار دشوار بود که در آستانهء برگزاری یک کنسرت وآواز خوانی برای مردمی در رنج ومحرومیت ومحدودیت از سوی دولت منع شود. او با دل نا آرام وبی اجرایی درهرات به کابل برگشت. درکابل برنامه های خودرا دوباره روی دست گرفت ودوباره تلاش کرد که با وجود تمام موانع ومحدودیت ها به هنر خود بپردازد وآن را با مردم شریک کند اما وضعیت عمومی کشور به گونه ای شد که دوباره مجبور شد ترک وطن کند.
وجیهه رستگار هم اکنون نیز در مهاجرت دوباره درحال تلاش برای آفرینش کارهای تازه است. پیوسته در تلاش تا اثری را منتشر کندکه به ویژه دردی را از جامعهء خودش بازتاب دهد. وجیهه رستگار درمیان آوازخوانان زن افغانستان شیوهء اجرای خاص خودش را داشته است. ساختار وویژه گی های کاری او با روش های سنتی ومعمول درکشور ازجمله در میان آواز خوانان زن متفاوت بوده واو تلاش کرده است تا شیوه های نوآورانه وتازه ای را در موسیقی به کار برد. تا حال کمتر به زندگی زنان هنرمند از جمله وجیهه رستگار وجزییات رنج ها وموفقیت های آنان پرداخته شده است. این نسل توانسته اند قربانی های زیادی را متحمل شوند تا جامعه به سوی تغییر وتحول نسبی برود. امروز که دوباره افغانستان به قرون وسطا سوق داده شده است، از یک سو بستن حنجره ها، صدا ها وسیماهای زنان تلخ ترین پاسخ تاریخ به یک کشور رنج دیده است واز سویی دیگر شخصیت هایی مانند وجیهه رستگار می تواند الگو ونماد مبارزه ، ایستادن وموفقیت برای زنان ودختران این کشور باشند.