دکتر سید مخدوم رهین دو دوره وزیر فرهنگ افغانستان و هم چنان سفیر کشور در هندوستان بود. بر علاوۀ اینکه او در عرصه های فرهنگی و حکومت داری از نخبگان بارز کشوراست، از پژوهشگران و نویسندهگان برجسته نیز به شمار می رود. او دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دارد و آثار متعددی از جمله کتاب و مقالات زیادی از او منتشر شده است. دقیقی نامه، گزیدۀ پژوهش درباره آثار و شخصیت امیر خسرو دهلوی، روابط فرهنگی افغانستان و هند از گذشتههای دور تا قرن هفتم هجری و اشک خراسان… از آثار ایشان است. دکتر رهین از پژوهشگران صاحب نام در عرصۀ تاریخ، فرهنگ، مدنیت منطقه و به خصوص تمدن فارسی است. برای آگاهی از دیدگاه او پیرامون جایگاه تاریخی جشن باستانی نوروز به خانۀ او رفتیم. او در عین حال نمایندۀ نسلی از خانواده های بزرگ کابلی است که در تراکم و تزاحم روزگاران جنگ و سیاست، فرهنگ ویژۀ شهری کابل را حفظ کرده اند. خانه و خوان آراسته دکتر رهین و پیشانی باز او برای میهمان، نمود فرهنگ میزبانی خاصه کابلیان است و ادب و نزاکت ویژه ای را متبارز می سازد. خانۀ او در ویرجینیای آمریکا در محلات اعیان نشین نیست و اساساً خانۀ اعیانی نیست ولی مردی که در آن زندگی می کند، گنجینه ای از فرهنگ، تاریخ و شکوهمندی یک تمدن است. کتابخانه ومجموعه یادداشت ها وپژوهش های دکتر رهین درکابلی مانده که اکنون در تسلط وتصرف طالبان است. از اودر مورد رویت سقوط کشور به دست دوباره طالبان پرسیدیم تنها گفت که برخلاف آنچه گفته می شود وگناه را به هر طرف تقسیم می کنند، من گناهکار بزرگ را محمد اشرف غنی می دانم، او با جنایت خود نا بخشودنی ای که مرتکب شد افغانستان را برباد کرد . او در ادامه از پرداختن به این موضوع پرهیز کرد وگفت نوروز است وبهتر است که دربارهء این جشن باستانی وباشکوه حرف بزنیم.
گوشه ای از اتاق کار، چینش وسایل از کف تا سقف خانه نشان دهندۀ فرهنگی کهن و ریشه دار است، فرهنگی که اینک در آستانۀ نوروز در بسیاری از نقاط دنیا با تلخی و تیرهگی های تاریخی مواجه است.
از داکتر رهین در مورد پیشینۀ نوروز پرسیدیم؟
« نوروز به عنوانِ؛ به قول ابوریحان بیرونی: پیشانی سال نو ، آفتاب در این روز به نقطه اولی می رسد که در طول یک سال پیموده و این نقطه اول از نظر نجومی خانۀ شرف آفتاب است، ببینید چقدر این مردم با فرهنگ بودند که هیچ تقویمی مانند تقویم خورشیدی هم عنان با طبیعت نبوده است. برای هر موسم هم مراسم جداگانه ای بوده، نوروز، مهرگان در پانزدهم ماه مهر و جشن سده که در قلب زمستان است. مهم ترین جشن ملی و باستانی نوروز است. پیشینۀ نوروز بنا به روایات کهن و داستانی به جمشید شهریار بلخ می رسد. پس از اینکه جمشید جهان را پر از عدل و داد کرد پس از همه وظایف خود تختی ساخت که زرین و جواهر نشان بود. وقتی چشم مردمان در زیر شعاع آفتاب به این تخت درخشید، گفتند این روز نو است.
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
این روایت باستانی است. نوروز در طول و توالی زمانهها تا دورۀ اسلامی ادامه یافت و در این دوره هم نوروز مردود نبود. در دورۀ خلافت حضرت علی بن ابی طالب جوانی خراسانی در شهر بصره ظرفی در دست میگذشت، از او پرسیدند که این ظرف چیست؟ آن جوان گفت که این ظرف نوروزی ماست. حضرت علی از میوه چشیدند و گفتند” کل یومکم نیروز”. همه روزتان نوروز باد. در عربی تا اکنون نیروز گفته می شود. خانۀ نوروز خراسان است و در دوران خلافت اسلامی از اینجا به دیگر سرزمین های اسلامی هم رفت.
از ایشان در مورد پیوند میان نوروز و آیین زردشتی پرسیدیم؟
نوروز به هیچ دینی مربوط نیست. یک جشن مردمی و دهقانی است و روایت مربوط به جمشید هم روایت داستانی است و این جشن به هیچ پادشاهی هم رابطه ندارد. جشن توده های پاک نهاد مردمی است که در فصل بهار در جستجوی رزق حلال گام بر میداشتند و به عنوان طلیعۀ سال نو جشن می گرفتند و از خداوند برکت و باروری و ثمر می خواستند.
از دکتر رهین در مورد برخورد با نوروز در دوره اسلامی و به ویژه قرون متاخر و ازجمله وضعیت کنونی در افغانستان پرسیدیم، و اینکه آیا در اسلام ممانعتی در این خصوص وجود داشته است؟
پادشاهان بزرگ ما از سلطان محمود غزنوی که مراسم ویژه در دربارش و سراسر قلمرو برگزار می شد تا دورۀ سلجوقی ها و دیگر دوره ها ادامه یافت. نوروز کنونی مربوط به دوره سلجوقی هاست، چون پیش از سلجوقی ها نوروز را در میانۀ ماه حوت/ اسفند برگزار می کردند. اما در زمان ملک شاه سلجوقی پادشاه دانا و با تدبیر ترکمان خراسان، هیأتی موظف شد به ریاست حکیم عمر خیام تا سنجش نجومی و پژوهشی را در مورد نوروز انجام دهند، آنها روز اول حمل/ فروردین را به عنوان روز نخست سال و نوروز معین کردند. همین تقویم را که هم تقویم جلالی می گویند به خاطری که جلال الدین ملک شاه سلجوقی بود. او اضافه کرد که بزرگان اسلام هیچ وقت با نوروز مشکل نداشتند و اگر نه در دربار خلافت منع می شد در حالی نوروز سرزمین های نوی را فتح میکرد تا رسید به مصر و در مصر نوروز بنام نیروز گرامی داشته می شد. کتابهایی در زبان عربی و در شعر عرب منتشر شده است. او همچنان در مورد رابطه دین و نوروز اضافه کرد و گفت با آنکه هیچ دینی با نوروز پیوندی ندارد ولی به دلیل گرایش گستردۀ مردم ما به دین، در همۀ امور زندگی خود دین را وارد کردند. مثلاً در شبهای سردی که خانم ها در کابل یلدا را گرامی می داشتند، در پلههای صندلی ختم قل هوالله/سورۀ اخلاص میکردند. درفشهای نورزی و علمها در جاهای مختلف از جمله مندویها/ بازارها و زیارتگاه ها، از جمله در مزار حضرت علی در مزار شریف بلخ نشان دهندۀ در آمیختگی سنن ملی ما با دین داری ماست.» دکتر رهین در مورد منع نوروز از سوی طالبان در افغانستان امروز گفت که:
« عقیده دارم که نوروز هم مانند سرزمین ما لیل و نهار بسیاری دیده و نوروز نمی میرد، تا مردم ما زنده اند.»