مجلهء(Responsible Statecraft) درامریکا که بیشتر تحلیل های در نقد سیاست خارجی ایالات متحده به نشر می رساند درتحلیلی به قلم تانیا گودسوزیان به موضوع به رسمیت پذیری طالبان ونشست دوحه درمورد افغانستان پرداخته است.دراین تحلیل آمده است:
اززمان تسلط طالبان بر افغانستان درآگست 2021، گمانه زنی هایی در مورد اینکه آیا این گروه به رسمیت جهانی دست می یابد ، وجود داشت. در اوایل، تحلیلگران پیشبینی کردند که “طالبان اصلاحشده” که لفاظیهای شان رویکردی مدرن و معتدل تری به حکومتداری را نوید میدهد، به حقوق اولیه بشر احترام میگذارد و از تبدیل شدن دوباره افغانستان به پناهگاه تروریستان جلوگیری میکند. چیزی که نماینده گان طالبان هنگام توافق با ایالات متحده در دوحه در فبروری 2020 به مذاکره کنندگان اطمینان داده بودند.
با این حال، در 21 ماه گذشته، طالبان طناب را دور گردن زنان افغانستان محکم ترکرده اند و هر گونه امیدی مبنی را بر اینکه این “طالبان 2” با اسلاف خود در سال 2001 متفاوت باشد، از بین برده اند. سازمان مللمتحد اخیراً زمانی که طالبان بر ممنوعیت کار زنان در دفاتر سازمان ملل در افغانستان حکم دادند، بیانیهای تندی صادر کرد. چهار ماه پیش کار زنان افغانستان با سازمانهای غیردولتی وهمچنان تحصیلات دانشگاهی را منع کردند، اقدامات طالبان، هر چند برای شهروندان افغانستان و ناظران غربی گیجکننده و ناراحتکننده باست ولی این اقدامات نشان داده که رهبری طالبان هیچ برنامهای برای تسلیم شدن به خواستههای بین المللی در مورد نحوه اداره امور کشور ندارند.
طالبان ثابت کرده اند که در برابر محکومیت ها و ابراز “نگرانی عمیق” خارج از کشور مقاومت می کنند، همانطور که در برابر تحریم های اقتصادی غرب مقاومت کرده اند. طالبان با بستن قراردادهای تجاری سودآور با کشورهای همسایه مانند چین، ایران، پاکستان و روسیه، بیشترین تأثیرات تنبیهی تحریم ها دربرابر خود را کاهش داده اند. مقام های فعلی طالبان نیز درآمدهای داخلی قابل توجهی را از گمرکات دریافت می کنند. پیام کابل روشن است: تلاشهای غرب برای مجازات طالبان تنها مشکلاتی را بر مردم افغانستان تحمیل میکند.
در اول ماه می، آنتنیوگوترش دبیرکل سازما ملل متحد میزبان یک نشست بینالمللی در مورد افغانستان خواهد بود تا درباره «مسیرمتداوم رو به جلو» گفتگو کند.کنفرانس دوروزه پشت درهای بسته دردوحه قطر، نماینده گانی از کشورهای مختلف را گرد هم می آورد تا “توقعات را شفاف سازی کنند” و “رویکردی مبتنی بر عمل گرایی و اصول، همراه با صبر استراتژیک رابه پیش ببرند و پارامترهایی را برای خلاقیت و انعطاف پذیریشناسایی کنند. تعامل اصولی و سازنده.» این زبان دیپلماتیک است .
علاوه بر این، انتصاب فریدون سینیرلی اوغلو دیپلمات ارشد ترکیه به عنوان هماهنگ کننده ویژهء سازمان ملل متحد در امور افغانستان نشان می دهد که این نهاد بین المللی ممکن است به رسمیت شناختن طالبان را بررسی کند. در گذشتهء نزدیک، سینیرلی اوغلو از عادی سازی مشروط حمایت کرده است و در یک سخنرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال 2021 بلافاصله پس از سقوط کابل، سینیرلی اوغلو گفت: «ما معتقدیم که تعامل تدریجی با طالبان رویکرد درستی است. باید با آنها ارتباط برقرار کنیم تا ببینیم به وعده های خود عمل می کنند یا خیر. طالبان باید اعتماد ما را با عمل به سخنان خود جلب کنند.»
اگر نشست دوحه حرکتی به سمت تعامل و به رسمیت شناختن باشد، عاقلانه است که فرستادگان کشورها به درس های قرارداد ناتکمیل 2020 دوحه توجه کنند. هر توافقی باید مبتنی بر شرایط باشد و مکانیزمی برای اجرای آن ایجاد شود.
حداقل، سه مورد باید در هر توافقنامه ای گنجانده شود تا مشارکت کامل به دست آید. اول، احیای حقوق دختران و زنان برای تحصیل و اشتغال سودمند. دوم، همکاری با جامعهء بین المللی در زمینه مبارزه با تروریسم و تبادل اطلاعات که باید آغاز شود. سوم، تعهد به برگزاری گفتوگوهای بینالافغانی و حرکت به سوی دولت فراگیر، همانطور که در ابتدا رهبران طالبان وعده داده بودند.
زلمی خلیل زاد، فرستاده ویژه سابق ایالات متحده معتقد است که باید استانداردهای بالاتری رعایت شود. به نظر او، اولین هدف جامعه بینالمللی باید «اجرای کامل توافق دوحه» باشد، توافقی که به گفتهء او «با تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و بعدا جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا برای خروج بدون قید و شرط، از ریل خارج شداما توافق موجود است.»
خلیل زاد گفته است: «آنها باید یک نقشهء راه برای تعامل بین المللی با افغانستان تهیه کنند. من معتقدم اجرای کامل توافق دوحه بهترین گزینه است وهمچنان مراحل دیگر مهم خواهد بود. باید با طالبان جلسه ای برگزار شود تا پایبندی آنها به توافقنامه دوحه مشخص شود. اگر پاسخ طالبان مثبت باشد، سفیر سینیرلی اوغلو مصمم است که به اجرای این نقشه راه کمک کند: اجرای کامل و کامل توافقنامه دوحه.»
خواه مبنای به رسمیت شناختن طالبان فهرستی حداقلی از حقوق زنان، تروریسم، تشکیل دولت فراگیر، پیگرد قتل های سیاسی، یا اجرای توافقنامه کامل دوحه باشد، برخورد بااین چالش ها به ارزیابی و اجرا برمی گردد. در حالی که این موضع اکثر مذاکرات سازمان ملل متحد است، سخت ترین اقدامات معمولا اولین مواردی هستند که پذیرفته می شوند. بازرسی، تأیید، ارزیابی و اجرا در توافقات نهایی ضروری است.
با این حال محمد داوود عابدی، رئیس شورای ملی صلح افغانستان، معتقد نیست که مذاکرات تحت حمایت سازمان ملل در دوحه به رسمیت شناخته شدن در کوتاه مدت منجر شود.
«قرار است این جلسات، همهء افکار و پیشنهادات جامعه بینالمللی را زیر یک سقف و یک صدا قرار دهد. همچنین به جای صداهای پراکنده، یک صدا با طالبان صحبت کنیم، آدرسی داشته باشیم که طالبان با آن صحبت کنند. اما من فکر نمیکنم تا انتخابات ترکیه و آمریکا اتفاقی بیفتد.»
در همین حال، وضعیت بشردوستانه در افغانستان همچنان رو به وخامت است. حدود 40 میلیون شهروند افغانستان با سیاست های سرکوب گرانه فزاینده و مشکلات اقتصادی غیرقابل حل دست و پنجه نرم می کنند. دو سوم کشور – حدود 28 میلیون نفر – به کمک های بشردوستانه نیاز دارند و تقریباً شش میلیون “در خانهء قحطی” را می زنند. بر اساس گزارش برنامه جهانی غذا در ماه مارچ 2023، 92 درصد از خانوارهای افغانستان “برای تامین نیازهای اولیه خود در تلاش هستند.” علاوه بر ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان و محدودیتهای کار برای زنان، که سازمان ملل آن را «آپارتاید جنسیتی» توصیف کرده است، مقام های فعلی طلاقها را نیز باطل کردهاند و زنان بیشماری را به بازگشت به همسران سابق آزارگر محکوم کردهاند.
در مورد “جبهه متحد علیه تروریسم”، طالبان در 26 اپریل اعلام کردند که مغز متفکر داعش پشت بمب گذاری انتحاری مرگبار 2021 در دروازه فرودگاه بین المللی کابل را کشته است. اما بدبین ها این خبر برای منحرف کردن توجه از گزارش کوبنده مندرج در اسناد فاش شده پنتاگون میدانند که چند روز قبل گفته بود، افغانستان یک بار دیگر به “محل تروریسم” تبدیل شده است، با این همه تنها می توان امیدوار بود که مذاکرات آتی دوحه روندی را برای معکوس کردن شرایط انسانی در حال سقوط و وضعیت وخیم حقوق بشر در افغانستان آغاز کند. وسازمان ملل از اهرمی که در اختیار دارد – به رسمیت شناختن بین المللی – برای مطالبه حقوق اولیه بشر برای شهروندانش و تحمیل برنامه های کمک مبتنی بر شرایط با حمایت از مکانیسم های سختگیرانه راستی آزمایی و اجرایی استفاده کند. هدف این است که کشوری را از یک سقوط بشردوستانه بازگردانیم قبل از اینکه به بدبختی غیرقابل برگشت سقوط کند. «جنگ علیه تروریسم» ممکن است با «شوک و هیبت» آغاز شده باشد اما زمان آن فرارسیده است که کار دیپلماتیک سختی رابرای پایان دادن به شرایط کنونی که تنها میتوان آن را «تکاندهنده و افتضاح» توصیف کرد، آغاز کرد.