امروزه چالش های زیست محیطی به نحوه رشد نموده است که مردم در تمام کشور های جهان از اثرات مخرب این چالش ها در امان نیستند. فعالیت های بی رویه صنعتی و بی توجهی مردم در بهره برداری از وسایل، محیط زیست بشریت را به تهدید شدید گرم شدن اقلیم مواجه کرده است. از آنجاییکه این تغییرات اقلیمی، زمین و مجموعه عوامل جان دار و بی جان ساکن در زمین را مستقیماً تحت تاثیر قرار میدهد، تأثیر اصلی آن عبارت از ازدیاد چالش های زیست محیطی است، که زندگی، اقتصاد و اجتماع مردم را به مخاطره کشیده است. افغانستان یکی ازآسیب پذیر ترین کشور های است که همه ساله بلاثر چالش های زیست محیطی بهای گزاف میپردازد و اقتصاد شکننده این کشور از این ناحیه همواره آسیب میبیند. اقتصاد افغانستان که یک اقتصاد سنتی بوده و اکثراً وابسته به کشاورزی و مالداری می باشد. در اثر جنگ های داخیلی و سقوط دولت پیشین به شدت آسیب دیده و فقر و بیکاری در این کشو در حال افزایش می باشد. چالش های زیست محیطی و حوادث طبیعی ناشی از آن مشکل مضاعف است که دامنگیر اقتصاد خانوار ها و اقتصاد ملی در این کشور گردیده است. بنابراین تأثیرات اقتصادی چالش های زیست محیطی روی اقتصاد ملی در افغانستان عبارت از افزایش حوادث طبیعی، از بین رفتن زیر ساخت های اقتصادی و در نتیجه افزایش فقر، بیکاری و تورم می باشد که به گونه سیستماتیک هر سه پیامد به همدیگر وابسته بوده ویکی پشت دیگر اتفاق میفتد.
افزایش حوادث طبیعی
در اثر ازدیاد چالش های زیست محیطی در اطراف زمین باران های موسومی و بی وقت در ساحات خشکه زمین افزایش یافته و اکثر مناطق که موقعیت جغرافیایی و ویژگی های مرفولوژی آن قبلا تجربه باران های تابستانی را نداشتند، بالاثر این پدیده به شدت آسیب میبینند. افغانستان بنابر خاصیت اقلیمی خود کشور است که در اکثر مناطق آن بارش باران در موسم های زمستان و اوایل بهار میبارد. در سال های اخیر بنابر ناهنجاری های بوجود آمده در محیط زیست بشریت و تغییرات اقلیمی هر از گاهی در اثر بارنده گی های خارج از فصل( باران های تابستانی) این کشور خسارات زیاد را متحمل میشوند. درتابستان به علت گرمی خاک و اختفای هوای گرم مرطوب در حفره های خاک، باران شدید تابستانی نمی تواند به در روزنه های خاک نفوذ کند، نا چارا جاری میشود و سیل های وحشتناک را به بار میاورد. سیل های گسترده و طغیانی زمین های زراعتی، مواشی و مسکن های مردم را کاملا از بین برده یا هم شدیدا متضرر میکند. از جانب دیگر خشکسالی پدیده دیگر می باشد که در اثر چالش های زیست محیطی در سالهای اخیر در افغانستان افزایش یافته است. این پدیده که در اثر بی نظمی های بوجود آمده در اکوسیستم های آبی بارش برف در کوه های افغانستان کاهش یافته و پدیده خشکسالی نیز تشدید گردیده است. آتش سوزی جنگل ها نیز حادثه طبیعی دیگر است که در اثر گرم شدن هوا در دو سال اخیر در افغانستان اتفاق میفتد. از آنجاییکه اقتصاد خانواده ها در افغانستان که اکثرا متکی به تولیدات کشاورزی و مالداری می باشد، از این ناحیه به شدت آسیب میبیند. تولیدات دهقانان و مالداران افغانستانی همه ساله در اثر این چالش طبیعی، قسماً یا کاملا از بین میرود. از آنجاییکه قسمت اعظم اقتصاد افغانستان را صنعت کشاورزی و دامداری تشکیل میدهد، اقتصاد ملی این کشور در اثر این حوادث طبیعی به شدت آسیب دیده و تولیدات داخلی افغانستان کاهش میابد. بناً این پدیده بزرگ ترین چالش است که اقتصاد شکننده افغانستان با آن مواجه می باشد.
از بین رفتن زیر ساخت های اقتصادی
زیر ساخت های اقتصادی در یک کشور عبارت از انرژی، کانال های مواصلاتی حمل و نقل، بهزیستی، و سایر مؤلفه های استند که رشد اقتصاد برمبنای آن شکل گرفته و به توسعه اقتصادی می انجامد. اقتصاد افغانستان بنابر ناکامی های سیاسی پی هم، در پیشبرد پروژه های زیربنایی ناکام بوده که باعث عدم دستیابی به توسعه زیر ساخت هایی اقتصادی در این کشور گردیده است. بنابراین زیرساخت های اقتصادی افغانستان مانند اقتصاد این کشور شکننده بوده همواره آسیب میبیند. در اثر حوادث طبیعی که توسط ناهنجاری های زیست محیطی در افغانستان بوجود می آید، زیر ساخت های اقتصادی این کشور نیز به شدت در حال آسیب دیدن و یا هم از بین رفتن قرار دارند. پیشرفت در عرصه زیرساخت های اقتصادی مانند دستیابی بیشتر به انرژی و بهره برداری بیشتر و مؤثر تر از آن، ایجاد و مدرن سازی کانال های مواصلاتی و ترانسپورتی و دستیابی به محیط زیست سالم باعث رشد اقتصادی در یک کشور میگردد. چالش های زیست محیطی در قدم اول محیط زیست سالم را از انسان ها میگیرد. و در قدم دوم بنابر بوجود آوردن حوادث طبیعی بنگاه های تولید انرژی و کانال های ترانسپورتی را آسیب میزند. بنابراین در افغانستان نیز اندک زیرساخت های اقتصادی که وجود دارند با تهدید شدید چالش های زیست محیطی مواجه بوده و هر ازگاهی آسیب میبینند.
افزایش فقر، بیکاری و غیره چالش های اقتصادی
طوریکه گفته شد تأثیرات اقتصادی چالش زیست محیطی به گونه سلسله وار یکی متاثر از دیگری است تا بلاخره به ایجاد چالش های اصلی اقتصادی مانند فقر، بیکاری و… می انجامد. در صورت افزایش حوادث طبیعی که بلاثر مشکلات زیست محیطی بوجود می آید تولیدات زراعتی و مالداری و زیرساخت های اقتصادی متضرر میگردد. در صورت آسیب دیدن سکتور زراعت و مالداری و زیرساخت های اقتصادی افغانستان سطح سرمایه گذاری در کشور نیز پائین آمده که در آن صورت تولیدات داخلی کاهش میابد. که در نتیجه کاهش تولیدات داخلی باعث کمبود منابع و افزایش کسر بیلانس تجارت گردیده که این پدیده فقر موجود در افغانستان را افزایش میدهد. از جانب دیگر در صورت کاهش میزان سرمایه گذاری و ازبین رفتن بستر های زراعتی و مالداری در کشور به تعداد بیکاران افزوده شده و نرخ بیکاری صعود میکند. با توجه به دانش اقتصاد و نظریه های نظریه پردازان اقتصادی در صورت افزایش همزمان نرخ فقر و بیکاری در یک کشور اقتصاد آن کشور بحرانی شده و به احتمال زیاد انفلاسیون نیز بوجود می آید. هرچند در اکثریت مواقع بنابر افزایش بیکاری دیفلاسیون بوجود می آید، اما در افغانستان بنابر تجارب سالهای 1400 و 1401 که سقوط نظام سیاسی و حوادث طبیعی گسترده مانند سیلاب ها، آتش سوزی ها و زلزله هزمان اتفاق افتاد، در آن صورت باوجود بیکاری گسترده در کشور انفلاسیون نیز تشدید یافت. عامل افزایش همزمان بیکاری و انفلاسیون در افغانستان چالش های سیاسی و زیست محیطی است که تولیدات داخلی را در افغانستان کاهش و فقر را افزایش داده است.
در نتیجه گفتنی است که اقتصاد شکننده افغانستان برعلاوه که اینکه از ناحیه ناآرامی های سیاسی و اجتماعی همواره متضرر میگردد. چالش های زیست محیطی نیز تاثیرات منفی گسترده مانند ازدیاد حوادث طبیعی، ازبین بردن زیرساخت های اقتصادی و در نتیجه افزایش فقر، بیکاری، انفلاسیون و… بالای اقتصاد افغانستان وارد میکند. یکی از پیامد های اصلی عدم توجه جهانیان به محیط زیست افزایش گرمایش زمین بوده که این پدیده چالش های زیست محیطی را تشدید نموده است. افغانستان که در بوجود آوردن تغییرات اقلیمی نسبت به هر کشور دیگر اندکترین سهم را دارد، اما در اثر حوادث طبیعی و از بین رفتن زیرساخت ها اقتصادی، این کشور خسارات زیاد اقتصادی و انسانی را متحمل میگردد. بنابراین ضروری است که راهکار ها عملی و منطقی برپایه اقتصاد تکاملی و محیط زیست امن اتخاذ گردد تا از خسارات ناشی از این ناهنجاری ها در افغانستان کاسته شود. برعلاوه کشور های صنعتی جهان که مقصر های اصلی تغییرات اقلیم استند، مسؤل اتخاذ تدابیر جدی برای کنترل این وضعیت بوده و باید برای نجات انسانیت منافع کشور های فقیر را نیز در نظر بیگیرند.