نوروز، ز خون آریـانای منست
وارسـته ز منکرات دنیای منست
گربند کنند زبان نوروز، کنند
آن بسـته دهان، زبان گویای منست
قبل از این که به رسم و رواجهای نوروز در ولایت بدخشان بپردازیم، می خواهیم اندک روشنی روی تاریخچۀ آن داشته باشیم.
تا آنجا که عدهی باوردارند، خاستگاه نوروز برمیگردد به سپیده دم اتمام تکوین جهان هستی و بنابربعضی روایات ریشه دارد ازخلقت آدم؛ اما تاریخ نگاران و پژوهندگان قدیم و حال، نوروز را به تارک تاریخ شهنشاهی یما یا جمشید بربسته و آنرا رسم آریان کهن می پندارند.
سال های قبل مردم ولایت بدخشان نیز به مانند باشندگان دیگر ولایات به زیارت گاهها و جاهای تفریحی رفته و با بالا کردن جهنده مراسم نوروزی را بر پا میکنند، با دوستان و فامیلهای شان به شادی پرداختند وهمچنان به زیارت اولیا وعارفان رفته با دعا و درود به روحانیت آنها جشن نوروز را به شادی می گیرند و آنهایی که فرصت و توانائی مالی داشته باشند به میلۀ/پیکنیک گل سرخ به ولایت بلخ (مزارشریف) میروند، بیشتر مردم درجایی که زندگی میکنند به دشت ها و یا پارکها میروند و تعدادی هم درمیان خانوادهایشان مراسم نوروزی را جشن میگیرند.
با روی کار آمدن نظام امارت اسلامی بر کشور(افغانستان) نوروز در این ولایت نسبت به سال های قبل (زمان جمهوریت) کم رنگ شده است و مردم با کم علاقهگی از نوروز تجلیل می کنند.
اما، بخاطر این که نوروز آغاز فصل تازه و رویش طبیعت سبز با داشتن تاریخ پنج هزارساله در کشور است در گوشه و کنار بدخشان همه ساله تجلیل به عمل می آید.
در شهر فیض آباد مرکز ولایت بدخشان نوروزی برجاست، مردم با شوق وعلاقه ازخانههای شان بیرون می شوند و این روز را تجلیل میکنند.
شهروندان بدخشان نوروز را در مقر غیاثی، خواجه عبدالمعروف کرخی شهرفیض آباد که از جمله ساحات پر ازدحام در نوروز میباشد. در نخستین روزسال نو تجلیل می کنند و به شادی و طرب ادامه می دهند و شماری از مردم بالای زیارت پدران و مادران و گذشتهگان خود میروند و در حق آنها دعا میکنند.
سمع الله یکی از باشندگان بدخشان میگوید، رواجهای نوروزی این است که مردم علاوه بر خانه تکانی وصفایی منزل شان، سمنک میپزند، هفت میوه که متشکل از مغز بادام، چهارمغز، سنجد، کشمش، کشته و انجیر تهیه نموده و کسانیکه از خانههای خویش و قوم میآیند از آن نوش جان میکنند و نامزد داران مقداری این هفت میوه را یکجا با جلبی، ماهی و سمنک به خانوادۀ نامزد خود می برند.
به گفتهی آقای سمع الله، امکان ندارد در روز اول سال نو سمنک نداشته باشیم چون یکی از نشانه های نوروز تهیه سمنک است که در پخت و پز آن زن ها در بالای آتش دیگ سمنگ را گذاشته با شادی و هیاهو سمنک را می پزند.
شایق الله یکی از باشندگان دیگر بدخشان می گوید، مرغ جنگی، موسیقی محلی،کاغذپران/بادبادک بازی و اسپ سواری یکی ازعادتهای دیرینۀ مردم ماست که درتفریگاه ها با کودکان لحظات شان را به خوشی سپری مینمایند و همچنان خانواده ها از اقارب خود دید و بازدید میکنند.
اما با روی کار آمدن امارت اسلامی (طالبان) از مرغ جنگی و موسیقی محلی خبری نیست و به هیچ شخص نیز اجازه داده نمی شود تا از نوروز این گونه تجلیل به عمل آید.
زبیده یک تن ازبانوان بدخشان میگوید، نوروز برایم شروع زندگی جدید است و نوروز آغازیست که در آن زیبایی را می توان تماشا کرد.
وی می گوید، شکوفۀ درختان و سرسبزی به انسان امید می بخشد، چیزی که درسال نو دوست دارم پوشیدن لباس نو و رفتن به تفریح گاه و خانهی دوستان است.
یکی دیگر از رسم و رواجهای نوروز که خاص به باشندگان شماری از ولسوالیهای بدخشان است، آوردن قلبههای خود بر زمین بزرگیست که در نزدیک قریه وجود دارد.
در این عنعنات تمامی مردم قلبههای خود را می آورند و در یک زمین قرار می دهند و یکی از افراد با نیت را مسؤول پاشاندن تخم (گندم) قرار می دهند و تمام تخمهایی که شامل گندم، جو، باقلا و … بوده از تمام خانهها آورده در دامن آن مسؤول قرار می دهند و دهاقین قلبههای خود را به قبله گردانده و مسؤول تخم، به لطف پروردگار و آغاز کلمه مقدس (بسم الله الرحمن الرحیم) تخم را بر زمین می پاشد که این آغاز مایۀ فیض و برکت در خرمن ایشان شود و بعداً دهاقین قلبههای خود را با آه و فریاد می دوانند، لبخند را بر لبان تماشاچیان خود می آورند، از آن بعد تخم باقی مانده را میان مردم قریه به عنوان تخم ساتی، نمونه یا تخم برکتی، توضیع می کنند.
در آخر تمامی مردم سوی خانههای خود رفته و چای جوش شیرچای خود را با کلوچۀ گندمی بر سر قلبه آورده و روی سفره قرار می دهند و با مهمانانی که به تماشا آمده اند نوش جان می کنند و با آیاتی از کلام مقدس به این جشن پایان می دهند.
از سویی هم مسؤولان امر به معروف و نهی از منکر بدخشان می گویند، تجلیل از نوروز خلاف آموزه های دینی می باشد.
آنان تاکید میدارند که تجلیل از نوروز در فرهنگ اسلامی جای نداشته و باید مانند روزهای عادی باشد و از آن تجلیلی به عمل نیاید.
اما، برخی دیگر از طالبان معتقد اند که رفتن به تفریح و تفریگاه جلوه های قدرت الهی را در ذهن هر بیننده زنده میسازد و این کار کدام ممانعت از دیدگاه اسلام ندارد.
مردم با فرهنگ بدخشان حامی میراثهای فرهنگی و رسم و عنعنات دیرینه خود!
نویسنده: حیات الله ابراهیمی / بدخشان