ٍ
سیاست

تالبان،‌مبارزه با مواد مخدر از شعار تا عمل !

محمد قادر مصباح

این موضوع را به بهانه روز جهانی مبارزه با‌مواد مخدر‌ که همه ساله از سوی سازمان ملل متحد تجلیل می شود نوشته می‌کنم و من که بلحاظ تاریخی که مطالعه موردی کرده‌ام ، دریافته‌ام که مواد مخدر پدیده نو پا و تازه بوجود آمده در افغانستان نیست و بقول معروف که خلق الساعه و تصادفی نیز بوده نمی‌تواند‌،‌مواد مخدر چنانچه در نگره فعلی شرح داده می‌شود‌،‌سابقه طولانی مراوده بین شناخت انسان و گیاهان داوریی دارد واما جنگ سرد بین دو قدرت بزرگ که با شکست هژمونی یک رهبر و یک پیشوا بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت شتاب بخشید واصطلاح سیاسی آن بنام جنگ سرد برای نخستین بار در سال ۱۹۴۵ در نوشته‌ای از جرج اورول به نام «شما و بمب اتم » وارد ادبیات سیاسی دنیا گردید ،‌جالب و خواندنی است که بهر حال جنگ سرد خود به چالش دیگر جهانی تبدیل شد ، گسترش حوزه جغرافیای سیاسی دو ابر قدرت ، توسعه سلاحهای هسته ای با آزمایش نخستین آن از سوی آمریکا، منازعات بر سرکنترول بیشترهوا و فضا با فرستادن فضا پیما از سوی روسیه، گسترش جنگ های نیابتی در شبه جزیره کوریا ، تروریزم و خرابکار خواندن نیروهای نیابتی یکدیگر و رقابت بر تبلیغات بیشتر اتهام به کشت و توزیع مواد مخدر در قلمروهای یکدیگراز جمله چالش‌های جهانی جدید آن دوره شد و از این ابزارها هرازگاهی به چندک های گازانبری یاد می کردند

زمانی که نیکسون و لئونید برژنف،در سال ۱۹۷۲ پیمان محدودیت تسلیحات استراتژیک را امضا کردند دو قدرت بلا منازع اتحاد جماهیر شوروی و ایالت متحده آمریکا دیپلوماسی را بر سیاست تنش و ستیز‌گسترش سلاح‌های کشتارجمعی اولویت دادند ولی رقابت بر بقیه موارد همچنان با شتاب پیش برده می‌شد ، اکنون من  بنا ندارم که به رویکرد سیاسی دو قدرت بر اشراف بر مواد مخدر قلم بزنم ولی آنچه اهمیت مواد مخدر را در منازعات مستقیم و نیابتی در جهان نشان می‌دهد می‌خواهم برجسته بسازم

در متن بالا یادآور شدم که مواد مخدر سابقه‌ای طولانی دارد و در طول تاریخ ، انسان از مواد مخدر به عنوان دوا (دارو) جهت التیام دردهای طاقت فرسا استفاده می‌کردند و زمانی هم برای ایجاد لذت بین امیران و شاهزادگان مروج بوده و گاهی نیز درتسکین دردها ، اثر ناراحتی ها و همچنین در جشن‌ها و مراسم مذهبی و گاهی توسط جادوگران مورد استفاده قرار می‌گرفته که بررسی آثار مکتوب و لوحه‌های گلی که از سومریان باقی‌مانده است چنین استنباط می‌شود که سومریان اولین کسانی بودند که تریاک را کشف کردند و علاوه بر این از آن به عنوان یک داروی مسکن استفاده می‌کردند که تدریجاً به عنوان یک مخدر مورد استفاده قرار گرفته و نام گیاه شادی بخش را بر آن نهادند علاوه بر سومریان ، اقوام آشور ، مصر و روم نیز تریاک را بخوبی می‌شناختند و از آن استفاده می‌کردند ، اطباء بزرگی نظیر سقراط ترکیباتی از تریاک را برای بیماری‌های مختلف جسمی و روحی تجویز می‌کردند سابقه استفاده مواد مخدر همان طور که اشاره شد بیشتر جنبه طبی و تلذلذ داشت و فقط به دستور اطباء و پزشکان مصرف می‌شده که در آن زمان اعتیاد به آن ابعاد وسیعی نداشته و مثل امروز به صورت مسائل اجتماعی و سیاسی بروز نکرده بوده و ابعاد سیاسی و بین المللی به خود نگرفته بود ولی با شروع انقلاب صنعتی ( اواخر قرن 17 و اوایل قرن 18) و بسط ارتباطات تجارتی و از همه مهم تر نیاز صنایع نوپای انقلاب صنعتی به سرمایه ، روند جدیدی در مسائل مختلف جهانی آغاز شد در این میان تریاک نیز نقش تازه ای پیدا کرد این ماده در کنار سایر ترفندهای استعماری به عنوان وسیله برای جذب سرمایه کشورهای جهان سوم، نابودی نیروی انسانی و فرهنگ و اقتصاد ملی کشورها فوق العاده مورد مبادله قرار می گرفته است.

همه ما به نوعی عملکرد کمپانی هند شرقی را در کشور به منظورسرمایه گذاری صنعتی و خرید مواد اولیه و خام صنایع و ادویه جات موجود در افغانستان و کشورهای آسیای شرقی را تا حدودی می‌دانند که این کمپنی نیاز شدید به سرمایه پیدا کرد اما به دلیل کمبودات و ضعف مالی به خصوص کمبود طلا و نقره گاهی در این کشور توجهش را به دیگر کشورها به خصوص کشورهای مستعمره متمرکز نموده و برای نیل به اهداف خود به ترفندهای متعددی دست زدند که یکی از شگردها توسل به تجارت تریاک در آسیای شرقی بود این کمپنی با در دست گرفتن تجارت تریاک در آسیای شرقی به خصوص در کشور چین ، طی سالیان دراز از این تجارت سود برد و بسیاری از مردم این کشورها را به دام اعتیاد کشاند و دولت چین که از خروج سرمایه و شیوع تریاک وحشت زده شده بود به مقابله با این کمپنی برخواست و تقاضای منع تجارت تریاک را از کمپنی مزبور نمود . اما این کمپنی به خواست دولت چین توجهی ننمود و بر عمل تجاری و سود آوری خود اصرار ورزیده و به همین دلیل دولت چین مجبور به مصادره تریاک‌های این کمپانی شد که نیروی نظامی بریتانیا به پشتیبانی از کمپنی هند شرقی وارد مبارزه مسلحانه شد و طی دو جنگ که به جنگ‌های تریاک معروف شد شکست سختی بر نیروی نظامی چین وارد نمود و نهایتاً بریتانیایی‌ها علاوه بر تحمیل خسارت بر چینایی‌ها ، موفق شدند از چندین بندر چین برای حمل و نقل و توزیع تریاک نیز استفاده کنند.

سوال این است که افغانستان در کجای این بازی تریاک و افیون قرار دارد؟

بدون شک، مواد مخدر در کشورهایی که فقر اقتصادی و ناامنی و عدم حاکمیت قانون در آن در حال توسعه است، بازار پر رونقی دارد و کسی به کسی و یا در مقابل چیزی متعهد نیست و بسهولت به دیگر کشورهای جهان قاچاق می‎شود.

قبلا یاد اور شدم که روند کشت مواد مخدر در افغانستان در دوران حضور هند بریتانوی بشکل انحصاری در اختیار کمپنی هند شرقی بود ولی با وقوع کودتای کمونیستی در سال ۱۹۷۹ میلادی و هجوم نظامیان ارتش اتحاد جماهیرشوروی به این کشور تشدید شد و کشت این ماده اقتصاد زا ، نان آور که اقتصاد جنگی را تشکیل می داد از سوی مجاهدین و با مشوره غربی‌ها تا سال ۱۹۹۲ میلادی رو به افزایش بود، اما پس از آن سال‌ها افغانستان نتنها شاهد افزایش تولید و قاچاق این ماده افیونی شد که رکارد جهانی را نیز در تولید و توزیع آن بخود اختصاص داد

افغانستان از سال ۱۹۹۲ به عنوان بزرگترین تولید کننده تریاک در جهان شناخته می‌شود. بزرگترین قطب‌های تولیدی تریاک در جهان تا آن وقت چنین شناخته می شدند، عقب ماندند.

1ـ قطب تولیدی مثلث طلایی شامل سه کشور میانمار، لائوس و تایلند‌

2ـ قطب تولیدی هلال طلایی شامل سه کشور افغانستان، ایران و پاکستان‌

3ـ قطب تولیدی مکزیک شامل امریکای مرکزی و کلمبیا در امریکا جنوبی

در این میان افغانستان از قطب هلال طلایی با تولید بیشترین مقدار تریاک جهان بالاتر از میانمار (بزرگترین تولید کننده تریاک در قطب مثلث طلایی ) و مکزیک و کلمبیا از قاره امریکا قرار میگیرد. چنان که آمار اداره مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد نشان می‌دهد تولید تریاک تا اوج گرفتن قدرت طالبان در سال ۱۹۹۹ میلادی با بیش از ۲۰ برابر افزایش به ۴۵۰۰ تن رسید.

بر اساس گزارش بخش مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد، افغانستان در سال ۱۹۹۲ میلادی بیشترین مواد مخدر دنیا را تولید کرد.

تولید مواد مخدر در زمامداری گروه طالبان در افغانستان رشد داشته است طوری که تولید این مواد در سال ۲۰۰۱ میلادی به ۱۸۵ تن در سال می‎رسید.

با این حال، تولید و قاچاق مواد مخدر از سال ۲۰۰۱ میلادی تاکنون افزایش فاحشی بخود گرفته است.

بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، افغانستان در سال ۲۰۱۳ میلادی ۸۳۰۰ تن مواد مخدر را که بیش از ۹۰ درصد مواد مخدر جهان است را تولید کرد.

و در سال های پسین این روند رو به افزایش بود و در سال ۲۰۱۸ افغانستان با کشت بیش از ۳۲۸ هزار هکتار آخرین رقم ریکارد در کشت مواد مخدر را داشته است .

در این میان، اما میزان تولید تریاک از ۱۸۵ تن در پایان زمامداری طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی به ۳۴۰۰ تن رسید و طی ۱۵ سال اخیر به ۱۲۷۰۰ تن افزایش پیدا کرد. در طول این ۱۵ سال، سال ۲۰۲۰ میلادی با ۸۵۰۰ تن  و در سال ۲۰۲۲ با رقم کشت ۲۳۳ هکتار زمین حتما تولید تریاک خالص به بیش از ۱۲۷۰۰ تن تریاک تولید شده و بالاترین میزان رشد را داشته است.

به هرحال اگر وقوع سال‌ها جنگ ودرگیری،عدم امنیت، عدم حاکمیت قانون ، جزیره ای بودن قدرت ، نابودی زیرساخت‌های اقتصادی و عدم بازسازی و توسعه اقتصادی جامعه افغانستان، سبب شده بود تا افغانستان دوران جمهوریت به عنوان ردیف اول بزرگترین کشورهای تولید کننده تریاک در جهان شناخته شود ، فراموش نکنیم که مناطق کشت تریاک عموما در مناطق روستایی زیر حاکمیت طالبان بود واما در طی این دو سال اخیر که چرخه قدرت بدست تحریک طالبان افتاده که یکی از عوامل مهم توسعه و گسترش مواد مخدر در کشور شناخته می شوند، بعید است که تحریک طالبان با حضور افراد قدرتمندی که تامین کننده مالی این گروه در دوران دشوار بودند و قاچاق مواد مخدر را به اشاره شان انجام می دادند افرادی چون حاجی بشیر نورزی ، حاجی مالی خان ، حاجی مزمل ، حاجی عزیز، حاجی جمعه بلوچ ، حاجی مولوی عبدالحق ، حاجی مولوی نجیب الله رفیع ، حاجی مولوی امین الله وفا و کربلای ابوحضرت موسی بتوانند از اقتصاد سیاه مواد مخدر به آسانی پرهیز کنند و یا مطابق فرمان ملا هیبت الله آخوند زاده رهبر ناشناخته و مبهم تحریک طالبان از آن دوری نمایند.

چه عوامل باعث کسترش مواد مخدر در زیر حاکمیت طالبان است ؟

پاسخ به این پرسش هم از نظر اشخاصی که در بدنه رهبری طالبان وجود دارد و هم از نظر محتوای فکری برای بسیاری‌ها روشن است و اما به نظر من سه عامل عمده به یکدیگر کمک می‌کند که مواد مخدر همچنان در نوک این قله یخی قرار داشته باشد.

عامل اول جذابیت مالی مواد مخدر ، رو آوردن تحریک طالبان به مواد مخدر که بنای ستون واره تغذیه‌ای تحریک طالبان است بیشتر جنبه اقتصادی و تامیناتی دارد ، قاچاق مواد مخدر یکی از پر سود ترین و دست یافتنی ترین و آسان ترین تامین منابع مالی و تسلیحاتی برای گروه طالبان در

گذشته بوده و اکنون نیز هست ، تجربه جنگ‌های دوامدار در کشور و دور بودن مزارع کشت کوکنار از سیطره قانون در دوران جمهوریت ، به این گروه آموخته بود که چطور با کشت زمین‌های حاصل خیز افغانستان از این بوته کم زحمت و دهقانان فقیر بیشترین منفعت مالی ، سربازگیری و چانه زنی‌های بین المللی قاچاق را بدست بیاورند ، گذر این گروه از مواد مخدر در حقیقت گذر از میلیاردها دالر عواید سالانه هم‌چنان تعریف می‌شود که بعید است رهبران طالبان طعم شیرین این پول و زمین را فراموش کند و یا از آن روی گردان شوند.

عامل دوم نارضایتی عوامل عقده‌ای ، افراط‌‌گرا و تشنگان قدرت جهانی است که در بستر جوامع اسلامی و فراتر ازآن که با نظام‌های سیاسی حاکم خود مشکل داشتند، افغانستان را حاشیه امن و منطقه حایل بلوک غرب و شرق از آفریقا ، آسیا و بخش‌های آمریکا ، اروپا و استرالیا می دانستند اینجا جمع شدند و این جغرافیا را به نماد نارضایتی علیه قدرت‌های چون روسیه ، آمریکا ، چین و برخی کشورهای منطقه دیگر تبدیل کردند ، در کنار بهرگیری از خاک افغانستان این عوامل به تهدید و ارعاب منطقه و فراتر از منطقه تمسک نیز جستند و از ابزار توسعه موادمخدر بجای مشروبات الکلی و از افراطیت بعنوان ابزار توسعه سیاسی و مظلوم نمایی دینی و تحقیر جهان شمولی اسلام به سرنگونی دولت‌ها و مسجد سازی و منبر سازی قصرهای حکومتی و جزیه گیری آنها پرداختند که مثال‌های زنده آن ۱۱ سیپتامبر ، عراق ، سوریه ، یمن ، مصر ، کنیا ، تانزانیا ، لیبی و الجزایر و.. است.

عامل سوم وجود هزاران جنگجو خارجی با مهارت‌های استفاده از انواع سلاح‌های مدرن است که حالا بعد از خروج شتاب آلود و مبهم نیروهای خارجی بخصوص آمریکا از افغانستان است که تروریزم دیروز به آن دست یافته اند و از این سلاح و تجهیزات مدرن آمریکایی هرازگاهی برای تهدید و مقابله با کشورهای منطقه بصورت آزمایشی کار گرفته اند و بصورت دوامدار نیز آنان را تهدید می کنند.

بهر حال وقتی به نزاکت‌های درونی لاپوشانی این عوامل سه گانه کمی دقت شود ، آشکار می شود که مواد مخدر در گسترش افراطیت و تروریزم نقش بیشتری دارد و در عین اینکه افراطیت دینی با تطهیر کشت ، قاچاق و خرید و فروش آن از آن قباحت زدایی می کند وآن را مخالف آموزه های دینی نمی داند و از باب مقابله با مشروبات الکلی به صدور آن به کشورهای باصطلاح کفری تشویق می کند و عوامل دست اندرکار با مواد مخدر را بنام مجاهد و مسلمان پیکارجو خطاب می کنند.

حالا کشورها با گزینه شعار تا عمل در امر مبارزه با موادمخدر موفق عمل کرده اند ویا با فریب دادن اذهان عامه با نگرش کنترول مواد مخدرافغانستان هرچند گاهی با نشر گزارش های سالانه خود کنفرانس‌های توجیهی برگزار می‌کنند و با ابراز نگرانی از افزایش چند درصدی کشت و تولید و ترافیک آن همه ساله حاکمیت سرزمینی افغانستان را به تحریم تهدید می‌کنند و سازمان ملل متحد نیز مطابق ماده واحده خود در جمع کارهای سازمان مبارزه با جرایم ملل متحد ( UNODC ) خود چگونگی استفاده افغانستان از کشت ، ترافیک ، قاچاق و استفاده از آن در کشور، منطقه و جهان امار و ارقام سالیانه ارایه می‌کند و نسبت به عواقب سیاسی ، اجتماعی و روانی آن همیشه هشدار می‌دهد و هرسال گزارش شانداری ارایه می‌کند و ۲۶ جون را روز مقابله با موادمخدر با شعارهای زیبایی تجلیل می‌نماید، به نظر می‌رسد که افغاستان در زمان جمهوریت توقع کشورهای جهان و نهادهای جهانی را در پدیده مبارزه با کشت مواد مخدر، قاچاق واعتیاد با مصرف میلیاردها دالر و موجودیت وزارت مبارزه با مواد مخدر در کابینه ، معینیت وزارت داخله در امر مواد مخدر و بخش اداره ۶۶ ریاست عمومی امنیت ملی و تامین مالی نهاد های آمریکایی ، انگلیسی ، روسی و ایرانی با مشوره های جدی UNODC چندان بر آورده نکرده بود که حالا با حاکمیت گروه افراطی تحریک طالبان ، عوامل دخیل خارجی و مافیای بین المللی قاچاق و کشت مواد مخدر در کار و بار مواد مخدر چگونه می‌تواند این توقع را برآورده کند ؟

با تحریم‌های اقتصادی ، سیاسی و مراودات دیپلوماتیکی ، عدم شناسایی بین المللی گروه افراطی طلبه‌ها ، مولوی های حاکم در قندهار و کابل از سوی کشورهای منطقه و جهان ، علاوه بر مشکلات سیاسی ، اداری و حقوقی این گروه در بخش داخلی که همه خوب می دانند کاری از پیش برده نمی توانند ، گزینه مواد مخدر ، افراطیت و تروریزم ابزار تهدید این گروه برای جهان است و آن را تا آخر در اختیار دارد و جهان نیز درک می کند که در کنار سایر عوامل ، مواد مخدر زبان منازعه و دیپلوماسی روز طالبان نیز است ، جهان دقیق می فهمند که طالبان بدون تضمین های قناعت بخش از آن عبور نخواهند کرد ، در تازه ترین مورد تمایل همکاری های جهان در موضوع مقابل با تروریزم ، مواد مخدر که از سوی چین ، روسیه ، ایران ، هند ، پاکستان و برخی کشورهای دیگر با طالبان بر زبانها افتاده است اگر این تمایل جنبه واقعی و عملی بخود بگیرد بعید نیست که این شمشیر دو لبه موجب بر انگیختن حساسیت سایر رقبای سیاسی کشورهای یاد شده نشود و آنها عوامل خود را تحریک نکند و توافقات حاصل شده را عقب نگهدارد ، چرا که هیچ کشوری نمی خواهد از این معامله پر سود و شمشیر دو دم چشم پوشی کند که زمان دوران جنگ های نیابتی شان را بدون گردش سرمایه و اقتصاد جنگی سر پا نگهدارد و کوتاه بسازد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا