اکونومیست: زمان تعامل (با دقت بسیار) با طالبان است
اکونومیست در مقاله ای به موضوع تعامل غرب با افغانستان زیر تسلط طالبان پرداخته است. دراین مقاله درعین حالی که رفتار وتصامیم طالبان در مورد آزادی های مدنی وموضوع تروریزم به عنوان چالش های اساسی رابطه غرب باآنها عنوان شده، به ظرفیت های وامکاناتی (به تعبیر اکونومیست) اشاره شده که می تواند رفتار غرب در برابر طالبان وافغانستان را تغییر دهد.
“زمان تعامل (با دقت بسیار) با طالبان است
منزوی کردن ملاها کارساز نیست. غرب به رویکرد سازنده تری نیاز دارد.
برای دو دهه، آمریکا و متحدانش در ناتو مقادیر زیادی خون و سرمایه را در یک پروژه خوشبینانهء دولتسازی در افغانستان هدر دادند. 20 ماه پیش، زمانی که جنگجویان عمامه سیاه طالبان به کابل بازگشتند، دیپلمات های آمریکایی و نیروهای ناتو موجی ازشهروندان وحشت زدهء افغانستان را در فرودگاه کابل مهارومدیریت می کردند.
خروج بی نظم آمریکا از افغانستان به اعتبارایالات متحده به عنوان ابرقدرتی که به متحدانش پایبند است، لطمه زد،بخشی از این اعتبار در اوکراین به دست آمده است اما سیاست غرب همچنان در قبال افغانستان ناهماهنگ و بی اثر است.
آمریکا و متحدانش افغانستان پس از طالبان را منزوی کرده اند، آنها تا حد زیادی کمک هایی را که زمانی 75 درصد بودجه افغانستان را تأمین می کرد، قطع کردند و 9.5 میلیارد دالر از ذخایر دولتی این کشور را مسدودکرده اند . با این حال تداوم تروریسم و بحران های بشردوستانه در افغانستان، امکان نادیده گرفتن این کشور را سخت تر می کند. این کشور پناهگاه بقایای القاعده و یک بخش محلی از دولت اسلامی است که که مشتاق کاری در خارج از افغانستان اند. از دست دادن حمایت غرب باعث ایجاد یک بحران اقتصادی شده و میلیون ها نفر را قحطی تهدید می کند.
درعین حال آمریکا با هواپیماهای بدون سرنشین مبارزه با تروریسم را انجام می دهد – از جمله حملهء سال گذشته در کابل که منجر به کشته شدن رهبر القاعده شد. خارجی ها از طریق آژانس های سازمان ملل و سازمان های غیردولتی کمک می کنند.
طالبان مستحق وضعیت نابسامانی هستند که ایجاد کرده اند. هیبت الله آخوندزاده، رهبرآنها، دختران را از رفتن به مکتب و زنان را از بیشتر محل های کار منع کرده است. با این حال منزوی کردن طالبان به زنان افغانستان کمکی نخواهد کرد، رژیمی را که تحت کنترول است، سرنگون یا حتی بی ثبات نخواهد کرد، این کار فقط تندروها را تقویت خواهد کرد.
تندروهایی که نفرت خود از غرب را پنهان نمی کنند و از برخی از تروریست ها در این کشور نیز حمایت می کنند. بنابراین تهدید افغانستان برای جهان در حال افزایش است. در همین حال، انزوا، رنج توده های مردم این کشور را بیشتر می کند. امسال، سازمان ملل متحد تنها 9 درصد از 4.6 میلیارد دالرکمک اضطراری را که مردم فقیر افغانستان به آن نیاز دارند، جمع آوری کرده است.
حملهء طالبان به آزادی و کرامت زنان، تعامل نزدیک با آنها را غیرممکن می کند. با این حال ارزش آن را دارد که چند قدم ساده تر و انتخابی تر امتحان شود. آمریکا باید بانک ها را تحت فشار قرار دهد تا به ممنوعیت غیررسمی معامله با افغانستان که اقتصاد این کشور را نابود می کند، پایان دهند. باید بخشی آزمایشی از ذخایر دولتی (100 میلیون دالر در ماه) را برای تکنوکراتهایی که بانک مرکزی کشور را اداره میکنند، آزاد کند. کمککنندگان غربی باید از طریق سازمان ملل در مورد برخی از پروژههای زیربنایی متروکه که میتواند کشور را به کمک کمتری وابسته کند، کمک های مالی را بررسی کنند. با گذشت زمان، آنها می توانند گسترش روابط دیپلماتیکی را که آمریکا و دیگران در حال حاضر بی سر و صدا دنبال می کنند، افزایش دهند.
هیچ کس خوشبین نیست که می توان طالبان را برای رفتار بهتری تشویق کرد. اما اقدامات متواضعانه از این نوع، ظرفیت هایی را مطرح می کند.. اکثر وزیران طالبان با ممنوعیت تحصیل زنان مخالفند. از برخی جهات، عملکرد آنها در اداره افغانستان بهتر از دولت های فاسد تحت حمایت غرب است که آنها جایگزین کردند (تا حدی به این دلیل که آن دولت ها توسط طالبان محاصره شده بودند). مشخص نیست که تعامل باعث تقویت جناح بهترطالبان در میان آنها شود، اما در تئوری ممکن است.
تعامل با طالبان به هر شکلی برای بسیاری اخلاقی وبرابر با وجدان انسانی نیست. این قابل درک است اما درعین حال اشتباه است. در سیاست گذاری افغانستان گزینهء خوبی وجود ندارد. اما با واقعگرایی و دیپلماسی قوی، میتوان کشور را برای مردمش کمتر وحشتناک ساخت تا برای جهان دردسر کمتری ایجاد کرد.”
.