هم زمان با سقوط دولت پیشین افغانستان مسوولین رده اول نظامی ایران در مجلس نماینده گان این کشور گفتند که ایران از این سقوط غافلگیر نشده است. این سخن بدان معناست که درتحولات پشت پرده ای که منجر به روی کارآمدن طالبان شد، ایران به عنوان همسایه ذی دخل، سهم ونظر داشت. نفوذ ایران برطالبان نیز در دو دهه ای که آنان در حال جنگ با غرب وآمریکا بودند، پوشیده نیست وایران شاخه ها ودسته های خودرا درمیان طالبان دارد. از روی کار آمدن جمهوری اسلامی درایران تا اکنون این کشور در افغانستان ذی دخل بوده و درعین حال به دنبال منافع خود دراین کشورهمسایه بوده که موضوع آب یکی از این مسایل است. پیچیده گی ها وکشیده گی های مساله ء آب هیرمند به ویژه در زمان حکومت اشرف غنی بالا گرفت. درآن زمان هوا داران آقای غنی «ایستاده گی » اورا در مقابل ایران برسر تقسیم آب هیرمند می ستودند ودر تلاش برای قهرمان سازی او بودند. اما آقای غنی هرگز با ایران نتوانست سیتز خودرا ادامه بدهد. با روی کار آمدن تالبان یکی از مسایل تالبان روابط با ایران وازجمله مساله ء آب بود. دراین مدت ایران با تلاش برای عادی سازی روابط با تالبان کوشش هایی را برای دنبال کردن منافع خود با وجود تالبان براریکهء قدرت افغانستان کرد که سپردن سفارت تهران یکی از این کوشش ها بود. درداخل ایران اما در دوسال گذشته موجی از روشنفکران ونخبگان ایرانی وحتا در بدنهء نظام این کشور مخالفت خودرا با تالبان ابراز داشته اند ودولت ایران درمیانهء فشار افکار عمومی خود ودرعین حال دست کشیدن از جریان های مورد حمایت خود درافغانستان، به تعامل با تالبان ادامه داد.بسیاری ازجریان های سیاسی ونظامی دوست ایران درافغانستان وهم چنان افکار عمومی جامعهء ایران هم واره به پیشینهء برخورد میان تالبان وایران وماهیت ایران سیتزی تالبان اشاره می کنند، حتا روزنامهء جمهوری اسلامی که رسانه ای بسیاری نزدیک به نظام این کشور است، بارها نا خشنودی خود از ” تحویل گیری” تالبان توسط دولت ایران ابراز داشته است.با این وجود ایران به تعامل خود با تالبان ادامه داده است. شاید به این دلیل که ایران بخشی از مجموعه ای ازکشورهاست که در روند ودوحه به نحوی در رویکار آوردن تالبان توافق داشتند واین توافق وسیع تر از منطقه میان این کشور ها انگار وجود دارد. به همین دلیل هم وقتی چنین توافقی را در نظر بگیریم، نمود آن را در برخورد هماهنگ این کشورها ازجمله عدم تسلیح مخالفان تالبان وهم چنان موضوع به رسمیت پذیری تالبان دید. ایران با تالبانی مواجه است که در دورهء اول دیپلومات های این کشور را کشت، با جریان های طرف دار ایران از جمله احزاب جمعیت اسلامی ووحدت اسلامی ستیز داشت وتالبانی که دردورهء دوم که تا «جنبش اصیل منطقه» تعریف شد وتالبانی که اکنون برسر آب با ایران شاخ وشانه می کشد.دردوره اول ایران تا انتقال نیروهای زمینی به مرز افغانستان برای جنگ با تالبان پیش رفت ولی موضوع را « مدیریت» کرد. در دورهء کنونی اما دست کم دراین یک هفته تنش برسرآب بالا گرفته است. دراین تنش دربعد داخلی کمتر تالبان می توانند افکار عمومی داخلی افغانستان را باخود هم سو کنند، به این دلیل که افکار عمومی به مقدار لازم با تالبان عناد دارد.درسوی دیگر برگ برنده های بسیاری در ید قدرت ایران است که مخالفان نظامی وسیاسی تالبان از این جمله است.مقایسه توانایی های تالبان وایران چندان دریک ترازو آسان نیست. ممکن است تالبان ازاین سیتز برای تقویت جایگاه خود درمیان کشورهای مخالف ایران درغرب بخواهند تقویت کنند اما اصل مساله اینجاست که با همان کشورها هم روابط ایران نزدیک تر است وبرگ برنده های بیشتری د رمنطقه دارد که می تواند در تعامل ویاعدم تعامل با تالبان از آنها استفاده کند .تجربه نشان داده است که ایران به دنبال درد سر درهمسایه شرقی خود نیست واین موضوع را «مدیریت» خواهد کرد. فشارهای روزمره گمرکی ایران کافی است که بتواند تالبان را به تغییر دیدگاه وادارد. با آن هم موضوعی که مهم است این که آب ایران وتالبان در دراز مدت در یک جو نخواهد رفت.