عربی در هرات میگردید
گرچه بود از بلاد ملک عراق
به زبان فصیح میفرمود
لیث مثل الهرات فیالافاق
جامی
حرف و سخن ما، روی مشترکات هنر یا فن معماری فی ما بین بلدۀ فاضلۀ هرات باستانی و شماری از شهرهای تاریخی ایران، از جمله مشهد، یزد و نیشابوراست که در آتیه به گونهء مختصر اشاراتی به آن خواهیم داشت،
پیش از آنکه به برجسته ساختن مشترکات هنر معماری هرات و شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران کهن و خراسان بپردازیم، اشاره کوتاهی در مورد خراسان نیز داشته باشیم، فکر میکنم زیبنده این نبشته است و خالی از حسن نخواهد بود.
خُراسان که واژه پهلوی است در دورۀ اسلامی تا قرن 18 به سرزمین افغانستان نیز اطلاق میشد و خراسان مرکب از خُر + اسان که «خُر» به معنای خورشید و «اسان» نیز به معنای جای باشد، سرزمین آفتاب است و خراسان بنا بر شهادت تاریخ از دوران ساسانیان مرسوم شده است.
رودکی میگوید:
مهر دیدم بامدادان چون بتافت
از خراسان سوی خاور میشتافت
از خراسان بروزد طاووس وش
سوی خاور میشتابد شادو خوش
قزوینی شافعی اندر وصف خراسان چنین می نگارد:
« خراسان سرزمینی است مشهور، شهرستان شرقی آن ماوراء النهر و شهرستان غربی آن قهستان و شهر های عمده آن، مرو، هرات، بلخ و نیشابور میباشد و خراسان یکی از بهترین، زیباترین، آبادان، زرخیز و مرد خیزترین سرزمینهایی است که خدا آفریده است. مردم خراسان زیباترین، نیکوترین نیکوروی ترین، خردمند ترین و تهمتن و برومند ترین مردم روی زمین میباشند و بیش از همهء جهانیان به علم و فرهنگ و دین داری آراسته اند.»
اهل خراسان بدون تردید مردمان با فضل و هنر اند که به درایت و فراست شهرۀ آفاق گشته اند. چنانچه روزی که ابومسلم خراسانی به نیرنگ کشته میشود، جسدش را به گلیمی پیچیده و در گوشۀ خانه مینهند. انگشترش نزد خلیفه است. دراین زمان محرر ابومسلم میرسد، خلیفه برایش میگوید که از زبان ابومسلم به مامورانش بنویس و نزدم بیاور تا مهر نمایم. دبیر از زبان عبدالرحمان مسلم به فلان و فلان می نویسد که باید آنچه که در اختیار شماست فیالحال به عامل امیر المومنین تسلیم بدارید. دبیر نامه را برای خلیفه تسلیم میدارد و خلیفه منصور که نامه را خوانده میگوید که ای دبیر! تو چه دانستی که من چنین چیزی را میطلبیدم، بدون آنکه مطلبی را به تو بازگو نمایم. محرر در پاسخ میگوید: ای امیر المومنین ابومسلم کشته شده و در گلیم پیچیده است از زبانش به ماموران زیر امرش جز ازین، چه میتوان نوشت. خلیفه منصور گفت: «که چه عاقل مردمانی هستید شما، ای اهل خراسان». شیخ عبدالرحمان فامی تاریخ هرات ص_ 139
و اما چهار شهر بزرگ و تاریخیکه امروز در جغرافیای جداگانه قرار داشته و ستون پایه های اصلی خراسان قدیم را تشکیل میدادند؛ دارای مشترکات فرهنگی هنری گستردهای بوده اند، که پیامد خوش آن، فن نفیس معماری است.
هرگاه به نادره بناهای ممتاز و نفیسی که در گوشه گوشهء خراسان بزرگ از جمله هرات باستانی قرار دارد نظری بیندازیم، میبینیم که یک سلسله هماهنگی ها و همخوانی ها و شباهت های وصفانگیزی در هنر معماری هرات و شهر های تاریخی ایران به وضوح به مشاهده میرسد.
حتی دیده میشود که در اعمار شماری از بنای نفیس و تاریخی هرات، یک معمار زبردست ایرانی نقش اساسی داشته است.
بطور مثال در اعمار مصلی ممتاز و نفیس هرات که در آسیا نظیر و مانند نداشت دو تن از معماران نخبه و نادرۀ دوران از جمله عماد الدین هروی و قوام الدین شیرازی سهم والایی داشته اند. (عبدالقادر نامی، تاریخ انجام مناره های مصلی را 898 هـ تذکر داده است).
شهر باستانی هرات، در روزگاران مبارک و فرخندۀ گذشته و بخصوص تیموریان، مرکز توجه، مهد دانش و فرهنگ، صنعت و هنر معماری خاص بود، که مصلی بی مثالش به حیث دانشگاه بزرگ عمل میکرد. ده ها تن از استادان با فضل و ماهر از جمله مولانا نور الدین عبدالرحمان جامی، استاد کمال الدین بهزاد و شماری از استاد معماران برجسته در آن حضور داشتند، که هزاران تن از دانشجویان و طالبالعلمانی که از گوشه و کنار خراسان بزرگ و جاهای دیگر گرد آمده بودند، از ایشان دانش و هنر و علم و فن معماری میآموختند. معماران هراتی و خراسانی مقرنس کاری و طراحی را در آن میآموختاندند؛ کاشی کاران نحوه برش و اصول تراشکاری و خاتم کاری آموزش میدیدند؛ خوشنویسان و نقاشان، شاعران ازین دانشگاه بهره ها میگرفتند. مصلی هرات بهترین ایام خویش را سپری مینمود.
بدون شک بناهای که در عصر طلایی تیموریان هرات، که خاور میانه زیرنگین شان بود، ساخته شده است؛ سبک و شیوۀ هنر معماری بطور یقین بگونۀ یکسان قابل اجرا بوده، بافت و شباهت های بسیار نزدیکی به هم داشته اند. قوام الدین شیرازی که از وی به نام بانی مصلی نفیس هرات، به حرمت یاد میشود؛ و هماوست که چندین مسجد و مدرسه و خانقاه و کتابخانه و دارالشفاه و آب انباررا با هنرمندی تمام در این ساحه عزیز بنا مینهد. بدیهی است که این هنر ساخت و ساز را در زادگاه خویش که شیراز است و سایر بلاد ایران، نیز اجرا و تطبیق نماید. این جاست که سازه و مشترکات فن معماری در دو ساحه تاریخی با هم یکجا شده و شبیه هم می شوند؛ که ما از آن بهنام مشترکات تاریخی و فرهنگی یاد مینماییم.
شکی وجود ندارد بناهای که با هنر معماری اصیل هراتی، در هرات و سایر بلاد خراسان بزرگ بنا یافته، و در غایت نزاهت و تکلف و نهایت عظمت و لطافت میباشند، دارای مشترکات فرهنگی و شباهت های خیلی نزدیک هنر معماری این ولا؛ با شهرهای تاریخی ایران کهن بوده باشند.
دوره های تاریخی درخشانی در منطقه پا به عرصه وجود گذاشتند، ساحات جغرافیایی زیادی را زیر سلطه خویش داشتند، و در تمام امور فرهنگی، علمی هنری و دانشی و معماری اعمال نفوذ میکرده اند. اگر از غزنویان بگوییم، سلجوقیان و غوریان، آل کرت و بهترین شان سلسله تیموریان را یاد نماییم که پایتخت شان هرات بوده، همه و همه تقریباً از یک فن معماری خاص بهره میجسته اند.
هر گاه تاریخ فن معماری عصر تیموریان را ورق زنیم، میبینم که پیوسته از دو معمار زبردست و لایق چون عماد الدین هروی و قوام الدین شیرازی که از سرآمدان هنر معماری اند، یاد شده است. هر زمانیکه نیت به ساخت و ساز بنای نفیس و مجللی داشتند، فقط از همین دو معمار نخبه و نیکوکار یاد می شده است. هر چند بودند شمار زیادی از معماران لایق و برجسته که بازوی توانایی برای این دو هنرمند معمار تلقی میشده اند.
گوهر شاد بیگم بانوی فرهنگپرور و مثال زدنی که خانم خاقان سعید شاهرخ میرزای تیموری بود علاوه از این که در این سامان (هرات)، دست به اعمار بناهای بسیار مجلل و نفیسی که به انواع کاشی های معرق و هفت رنگی مزین بودند، زد؛ در سایر بلاد خراسان نیز چنین بناهای نادره و قشنگی نیز اعمار نمود که شباهت های بسیار نزدیک معماری به هم داشته اند. چنانچه میتوان از کار اعمار مسجدِ در مشهد که به سال 812 شروع و به 824 هـ ختم گردید، و مدت 12 سال را در بر گرفت، یاد نمود. این مسجد که علاقه و ذوق سران تیموریان هرات را به عمران و فرهنگ و اعمار ابنیه با شکوه بازتاب می دهد، نظیر و مانند ندارد و یکی از دوازده بهترین بناهای تاریخی، قشنگ و محتشم جهان بشمار می¬رود؛ مشترکات خاص هنری که در هرات و مشهد وجود دارد، تبلوری ویژه و پیوند تاریخی و یکسانی را، در هنرمعماری مشخص میسازد.
همین قوام الدین شیرازی، که بافت هنری و معمار مصلی نفیس هرات بنام وی گره خورده در شهر مشهد نیز مسجدی
بساخت که از نفیس ترین معماری های عصر تیموریان هرات بشمار میآید و با همان شکوه و زیبایی و جلالاش تاکنون حفظ شده است. بهتحریر قمی در کتاب گلستان هنر صـ 29 ،گوهر شاد بیگم زوجۀ شاهرخ بن امیر تیمور گورگان یکی از زنان نیکوکار و نامدار بود و از آثار و ابنیۀ خیریۀ او مسجد جامع و خانقاه شهر هرات و مسجد جامع مشهد مقدس می¬باشد و برای این بقاع مستغلات و املاک زیاد وقف کرده است. این ابنیه از شاهکارهای فن معماری و هنری مشترک فی ما بین هرات و شهر های ایران در سدۀ نهم هجری محسوب می¬باشد. و شباهتهای معماری همسانی دارد.
ایوان جنوبی صحن امام رضا، عمارت مزار شیخ فرید الدین عطارنیشابوری، آبخیابان مشهد، رباط سنگ بست از بناهای خیریه امیر علیشیر نوایی صدر اعظم تیموریان هرات در خراسان است.
رباط دیز آباد و دیز آباد دهی است در نزدیکی مشهد. بنای مقبره امیر قاسم الانوار تبریزی و در قریه لنگر جام بصورت گنبد آجری ساخته شده، که همه از یک بافت هنر معماری و همسان با بافت های بناهای نفیس هرات حکایت می نماید.
پریزاد، یکی از زنان مشهور و ندیمه بانو گوهر شاد بیگم بانوی اول هرات در دورۀ طلایی تیموری است که از مصالح اضافی مسجد گوهر شاد بیگم در مشهد، در پهلوی مسجد مدرسۀ ساخت که تا اکنون استوار است و به نام پریزاد یاد میشود، همه از یک بافت مشترک هنری و اصیل برخوردار هستند.
یکی دیگر از مشترکات فن معماری همانا، یکسانی بناهای تاریخی هرات و شهر یزد است که ثبت تاریخ بوده و از سازه یکسان و پوشش دولایه ای برخوردار هستند. اگر تفاوت های اندکی هم به مشاهده برسد، آن بر میگردد به تاثیرات اقلیمی و جغرافیای منطقه، ولی بصورت گل شباهت ها و مشترکات معماری آن قدر چشمگیر است که هیچ تاثیر اقلیمی و جغرافیایی نمیتواند آن را تحت الشعاع خویش قرار دهد.