گزارشی که درشورای امنیت سازمان ملل متحد درمورد افغانستان مطرح شد،واکنش نسبتا تازه به حاکمیت تالبان درافغانستان است، هرچند تنها اذعان سازمان ملل متحد به این موضوع می تواند تازه گی داشته باشد ونه اصل واقعیتی که دراین گزارش مبنی بر ادامه رویه استبدادی تالبان بدان اشاره شده است. درگزارش سالانه به کمیته شورای امنیت سازمان ملل، آنچه را که بازگشت تالبان به سیاستهای «انحصاری» اواخر دهه 1990 میداند، مورد انتقاد قرار داده است.بر اساس این گزارش، خطر تروریسم هم در افغانستان و هم در منطقه در حال افزایش است و «نشانه هایی وجود دارد که القاعده در حال بازسازی توانایی عملیاتی خود است.»در این گزارش آمده است: «تالبان که بهعنوان مقامات کنونی در افغانستان تحت رهبری هیبتالله آخوندزاده در قدرت هستند، به سیاستهای انحصاری، پشتونمحور و مستبدانهء دولت طالبان در اواخر دهه 1990 بازگشتهاند.»در این گزارش هم چنان آمده است که پس ازآگست2022، عملیات شاخهء خراسان داعش در افغانستان پیچیدهتر و کشندهتر میشود .
واقعیت های قومی افغانستان که منشای نزاع برسرتقسیم قدرت براین مبنا بوده است، درطول چند دهه ء اخیر دلیل اساسی دوام بحران درکشور می تواند بود. همان گونه که درگزارش سازمان ملل متحد آمده است تالبان به سیاست های انحصاری پشتون محور ومستبدانه روی آورده اند ودر سوی دیگر احزاب وجریان های سیاسی ونظامی مخالف تالبان در نقطه مقابل آنان در عین موقعیت قرار دارند، بدان معنا که تالبان جریانی عمدتا پشتون محور در حد اکثریت مطلق اند وطرف های دیگر جریان های عمدتا تاجیک، تورک ویاهزاره با اکثریتی به عین تناسب قرار دارند. بنا برآن در فهم مسایل سیاسی افغانستان وجستجوی بنیاد های معضل داخلی به این موضوع درقدم نخست باید توجه جدی شود. اینکه گروه هایی با اکثریت قومی در مقابل هم قرار گرفته اند، اینکه چرا چنین رویارویی در نیم قرن اخیر دست کم، با هرنام وعنوانی وجود داشته است. اینکه چرا این تضاد آشکار وخونین در قضایای افغانستان کتمان باید شود؟ ممکن است در ظاهر امر تالبان از نگاه مذهبی یک جریان تند رو وحذف کننده دیگران باشند، این برای بسیاری از دیگراقشار افغانستان خیلی مساله نیست، تضاد حقوق شهری وشهروندی بخشی از ماجرای تقابل با تالبان است ونه همه ، این تضاد می تواند قابل بحث باشد اما تضاد اصلی جایی دیگری است. کسانی که درمقابل تالبان قرار دارند وبه لحاظ سیاسی ونظامی درحال رویارویی با آن قرار دارند، چندان تفاوت دیدگاه ماهوی با رویکرد های مذهبی تالبان ندارند، احزاب وجریان های جهادی ای که در طول این سالها در مقابل تالبان قرار داشته اند، هم پسوند اسلامی، حکومت اسلامی و برقراری شریعت نبوی شعار شان بوده است. تضاد اصلی جای دیگری است وآن بحث برسر تقسیم وتوزان قدرت درمیان اقوام افغانستان است واین موضوع اساسی ای است که می تواند عوام را از پکتیا تا پنجشیر وبامیان وشمال در برابر هم قرار دهد.شعاری که دراین بین باعث ایجاد روحیهء جنگ می شود، این تقابل است. درسوی دیگر هم زمان با نیم قرن دوام این نزاع خونین همواره اصل این تضاد انکار شده است وراه حلی نیز با وجود کتمان وانکار برای آن وجود نداشته است.مدل هایی مانند نظام پسا بن درافغانستان به نوعی با چینش وآرایش قومی به نوعی ساختاری را ایجاد کرد تا «همه شمول» باشد. این همه شمولی اکنون در استبداد تالبانی نه تنها از منظر قومی که از نظر جنسیتی وحقوق شهروندی به نقطه صفر خود رسیده است. جریان هایی از عوام افغانستان به دنبالهء این جنگ که در داخل تنها انگ قومی دارد، کشانیده می شوند، اما این تضاد چه کتمان شود ویانه، درحال حاضر ودرآینده تنها با رویارویی قومی تند خودرا نشان خواهد داد. چنانچه گزارش سازمان ملل متحد نشان داد، جریان استبدادی قومی تالبان شبیه دوره ء پیشین حاکمیت آنها برقرار است، دنیا می بیند که در مسایل داخلی و«ملی» افغانستان چه اتفاق افتاده ومی افتد. جهان به صورت یک پارچه ویا هرکشوری که درقضایای افغانستان به صورت مستقل درگیراست، متوجه این نکته است که درافغانستان جریان های قومی است که اثرگذار وتعیین کننده مسایل سیاسی آن است، بنا براین روزی که اگر روی تالب محاسبه صورت میگیرد، روزی روی نقطه ء مقابل آن محاسبه صورت می گیرد واین دوجریان تند قومی است که دوقطبی بودن وضعیت افغانستان را معین ومشخص می کند. براین مبناست که افغانستان هم چنان در آینده های نزدیک درگیر این نزاع خواهد بود. نزاعی برسر توازن قدرت با جبهه گیری دوجریان تند قومی . این تجربه برای کشورهای دیگر اتفاق نیز اتفاق افتاده است وبالاخره این کشورهم مانند دیگر کشورها به تجربه درخواهد یافت که باید راه حلی برای پایان نزاع خونین پیدا کند، اما چیزی که مهم است تا این نزاع خونین ادامه دارد، کشوری ومردمی در درگیری های میان خود خون خواهد داد، هزینه های بالایی خواهند پرداخت که دور ماندن از کاروان رشد بشری کم ترین آن است.