روزنامه ء دنیای اقتصاد در مقالهء مفصلی به قلم سيد اميررضا انگجي باعنوان« راز شکنندگی دولت در افغانستان» به مرور تاریخی افغانستان پرداخته وروند فروپاشی ودلایل شکننده گی ساختار دولت دراین کشور را ازجمله از منظر تاریخی، سیاسی واقتصادی به بررسی گرفته است. هم زمان با تنش های تالبان وایران برسرموضوع آب ودرگیری های که میان مرزبانان دوطرف صورت گرفت، بحث افغانستان در جامعه رسانه ای وروشنفکری ایران دوباره داغ شده است. دراین مقاله آمده است که:«مروری کوتاه بر تاریخ معاصر افغانستان توضیح میدهد که چرا امروزه این همه مشکلات در این کشور وجود دارد. افغانستان یک مکان پیچیده است. 20گروه قومی اصلی و در مجموع بیش از 50گروه قومی در این کشور وجود دارد و به بیش از 30زبان صحبت میشود؛ اگرچه اکثر آنها به دو زبان دری و پشتون صحبت میکنند. همه اینها نشاندهنده موقعیت جغرافیایی آن در یک چهارراه فرهنگی و همچنین توپوگرافی کوهستانی آن است که اقوام مختلف را از یکدیگر جدا میکند. در دهه1700، زمانی که افغانستان به عنوان یک کشور تازه در حال شکلگیری بود، دو قدرت بزرگ جهان در آن زمان از جهتهای مخالف به سمت آن پیشروی میکردند. انگلستان بین سالهای 1757 و 1857 مشغول فتح هند بود و روسیه کنترل خود را به شرق گسترش میداد و تا سال 1828 در مرزهای شمالی افغانستان قرار داشت.» درپایان این مقاله به عنوان نتیجه گیری آمده است که«تاریخ خشونتآمیز افغانستان ممکن است ما را به این فکر فرو ببرد که افغانستان یک کشور شکست خورده است. اما در حقیقت، افغانستان یک کشور شکست خورده نیست، بلکه یک دولت تجزیه شده است و ریشه این تجزیه در تاریخ و جغرافیای آن نهفته است. از نظر ما در این مقاله تاریخ، جغرافیا و نابرابریهای قومی منتج از آن بر شکست فرآیند دولتسازی در این کشور تاثیر گذاشته است. جنگها و سرنگونی پیدرپی دولتها، کشیده شدن خط دیورند و تقسیم قومی منتج از آن رد پای تاریخ و نابرابریهای قومی و درگیریهای داخلی رد پای جغرافیا را در توسعه نیافتگی این کشور آشکار میکند.» وهم چنان آمده است که « این مقاله بر اساس چارچوب نظری توسعهیافته توسط بسلی و پیرسون (2009)، فقدان ظرفیت و توانمندی دولتی برای افزایش درآمد و حمایت از بازارها و حقوق مالکیت، عاملی کلیدی در توضیح تداوم دولتهای ضعیف و توسعهنیافتگی جوامع است. بر اساس رویکرد توسعه مبتنی بر ظرفیتهای دولتی، برخی از عوامل تاثیرگذار بر دولتسازی مانند خطر درگیری خارجی یا داخلی، درجه بیثباتی سیاسی و وابستگی به منابع طبیعی از جمله عوامل مهمی هستند که مانع از توسعه ظرفیت دولتی میشوند. این مقاله تلاشی بود برای ارائه استدلالهایی کیفی در زمینه عدم توسعه ظرفیتهای دولتی در افغانستان.»