ٍ
سیاست

فرافکنی از نوع طالبانی

محمدعلی عباسی افغان

سرپرست وزارت داخلهء حکومت سرپرست «طالبان به تعهدات خود به جهان پایبند است و این را در عمل ثابت کرده و طالبان به خاطر مردم خواهان تعامل مشروع با جهان است و انحصار قدرت و تحمیل دیدگاه برمردم به سود طالبان نیست ».

 بحث تعامل مشروع و صحبت از جایگاه مردم از سوی یکی از رهبران بانفوذ و قدرتمند طالبان با آنچه که در افغانستان امروز اتفاق می افتد، تفاوتی از زمین تا آسمان است و حال نمیدانیم که قسم روباه را باور کنیم یا دم خروس را ؛ در عرصه سیاست تظاهر یک اصل است و دورویی را می توان در گفتار و رفتار سیاستمداران آنهم از نوع افغانی آن کاملا دید . بحث تعامل مشروع تعریف نشده است و اینکه مردم در ذهن سردمداران گروه طالبان چی جایگاهی دارند ؟ می توان در عملکرد این گروه دید . مردمی که فقط قربانی بوده و هستند و هرگروهی برای رسیدن به اهداف شان از این حربه به مثابه اهرم فشار استفاده کرده اند و می کنند .

ترور؛ تهدید ؛ انتحار ؛ انفجار و کشتار دسته جمعی تنها عملکرد طالبان در طول تاریخ مبارزاتی شان بوده و ما تا حال هیچ رفتار انسانی از این گروه در برخورد با مردم افغانستان مشاهده نکردیم و اینکه حقوق بشر در نظر این گروه صرفا یک پدیده خارجی است و در قاموس این گروه هیچ جایگاهی ندارد برهمگان واضح و مبرهن است . گفتار وقیحانه و طرفداری از مردمی که در برابرشان که از هیچ جنایتی فروگذار نکرده اند ؛ چی پیامی مثبتی را می توان از این گفتار امروزی برداشت کرد ؟ نمی توان اینها را در قالب کلمات بیان کرد .

ایجاد فضای پر از ترس و اختناق تنها دست آورد این گروه چی در زمانیکه با دولت سابق می جنگیدند و چی حالا که براریکه قدرت تکیه زده اند ، می باشد . وضعیت اسفبار امروز مردم افغانستان خود گواه عملکرد این گروه است و اینکه مردم با مشکلات بسیاری روبرو هستند و در نتیجه عملکرد این گروه فقر و بدبختی فزاینده دامنگیر این مردم شده است ؛ چیزی نیست که سران این گروه بتوانند آنرا کتمان کنند ؛ اما می بینیم که با کمال وقاحت اوضاع را کاملا برعکس جلوه می دهند .

جریان سازی انسانی و سوء استفاده از حربه های سیاسی رفتار جدیدیست که رهبران این گروه برای پشتوانه سازی و جلب توجه افکار عمومی از آن بهره میگیرند و در این اوضاع آنچه که مسلم است نه افکار عمومی جهان و نه مردم افغانستان به این شعار ها باورمند نخواهند شد ؛ کما اینکه نشان دهند واقعا چقدر در این گفته های شان صادق هستند . که البته هرگز این صداقت در مرام شان نخواهد بود .

در این شکی نیست که جنگ قدرت عجیبی بین سران طالبان برای رهبری این گروه جریان دارد و هرکدام از حربه خود در این جنگ استفاده میکند ؛ گروه شورای کویته بیشتر برطبل سرکوب مردم میکوبد و گروه حقانی با آن پیشینه جنایت بارش به طرفداری از مردم می خواهد جلب توجه کند . اما در این میان این مردم هستند که به مانند دانه ای گندم بین دوسنگ آسیاب گیر افتاده اند . این داستان تکراری نیم قرن اخیر تاریخ معاصر افغانستان است و تکرار یک تراژدی به درازنای سه نسل از مردم این مرز و بوم که با جنگ و تباهی و آوارگی از سرگذراندند .

بدون شک پشت پرده سیاست در این سرزمین همه اتفاقات برعلیه مردم رخ می دهد و هیچ دورنمای روشنی را نمی توان برای مردم این سرزمین متصور بود . مغز متفکر عملیات انتحاری نقاب انسانی زده و دم از حمایت از مردمی میزند که با افتخار از کشتار آنها یاد میکند و از این بابت هیچ پشیمان هم نیست . تاریخ افغانستان مملو از این دریدگی ها و چرخشهای سیاسی است . گام بعدی از این تحول در دیدگاه قصاب طالبان چی می تواند باشد ، آینده روشن خواهد کرد .

استفاده از مردم برای فشار بر جامعه جهانی به عنوان قبولاندن خود به عنوان حکومت مشروع در افغانستان کاریست که سران گروه طالبان از بدو قدرت گرفتن آنرا انجام میدهند و اینکه مردم چی رنجی را متحمل میشوند و چی برسر شان میاید اصلا اهمیتی ندارد انگار این مردم گروگان همیشگی جنایتکاران جنگی هستند و باید در هربرهه از تاریخ این مملکت به نحوی قربانی شوند . در این مملکت همه در طول تاریخ از این مردم به عنوان گوشت قربانی استفاده کرده اند از گروهای چپی گرفته تا راستی و گروههای تروریستی همه و همه تنها یک هدف داشتن تکیه زدن براریکه قدرت با استفاده از زیر فشار گرفتن مردم و این شاید نفرین ابدی این مردم باشد که دچار این سرنوشت شوم شده اند .

امروزه اسم طالبان به تنهایی وحشت آفرین اند و می خواهند از این آب گل آلود ماهی بگیرید وبا پاشیدن خاک بر چشم مردم از خود شخصیت انسانی و طرفدار حقوق مردم به نمایش بگذارد و اینکه این نمایش مضحک می تواند ذهنیت مردم را عوض کند ؟ به گمانم که نه . سرفصل جدیدی قرار نیست در تاریخ افغانستان شروع شود و این جنگ قدرت شاید برای سالهای متمادی ادامه داشته باشد ؛ چه آنکه نگاه منطقه و فرامنطقه به افغانستان به عنوان میدان گاه نبردهای نیابتی همچنان دوام خواهد داشت . چالشهای که امروزه مردم افغانستان با آن روبرو هستند در چندگانگی نگاه بیرونی به وضعیت جنگ قدرت در افغانستان ارتباط دارد و تا این چندگانگی نگاه در قدرت های بیرونی به مصالحه نرسند ؛ جنگ هم از این سرزمین رخت نخواهد بربست . فرافکنی از نوع طالبانی آن سلاحی جدیدیست که آنها با استفاده از آن می خواهد برایش مشروعیت داخلی و خارجی بدست آورد . و مردم افغانستان هرگز باور نخواهند کرد که آنها بتوانند به عنوان یک انسان رفتار انسانی از خود نشان دهد ؛ هرگز.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا