مریم جدیر
افغانستان سرزمین« پرونده های ناتمام» است. سرزمین بابا ها، اتل ها، قهرمان ها و حاکمانی که آخرین دغدغه زندگی شانهم رسیدگی به سرنوشت شهروند آن وطن نیست. سهم ما از آن سرزمین فقط قتلگاه، حسرت و انتظار بود.
کتاب « پرونده ناتمام »از قلم پربار نویسنده گرامی صبور الله سیاسنگ، از جمله کتابهایی است که در ۲۸۶ صفحه پرده از روی آن نقاب پوشانی برداشته که به نام عدالت، مصئونیت و برابری اجتماعی دهه هاست زنده و مرده شان افکار و اندیشه مردم را به گروگان گرفته اند.
محتویات این کتاب تجربه است، فرق نمیکند موفق یا ناموفق، اما به مثابه فانوسی راه را برای نسل بعدی ما هموار میسازد تا از این تلخی ها بیآموزیم و شاید به شیرینی برسیم.
میر اکبر خیبر نام آشنایی است که همیشه زنگ نیکی به گوش ها نواخته است. کشته شدن او و مرموز نگهداشتن راز این قتل خود گواه بر این است که از جنس رهبران ح د خ ا نبوده است. با آنکه از خلال بیانات اکثریت چنین برداشت میگردد که به خوبی از چگونگی این جنایت آگاهی دارند، اما عمداً مهر سکوت بر لب زده اند.
خواندن هر سطر کتاب بیشتر از قبل بر این متقاعدم ساخت که رهبری ح د خ ا به فرکسیون بازی و دسیسه سازی بیشتر مصروف بودند تا خدمت خلق.
برای این نامهای بزرگ با اندیشه های کوچک، با آنهمه سقوط اخلاقی، بیباوری به دین و مذهب در سرزمینی به شدت مذهبی، دسیسه و تخریب همدیگر،مرگ ارزان انسانها وووو اینهمه اسطورهسازی برای چه؟
چه کسی باور میکند؟
درد های برشنا خیبر برایم خیلی آشناست. من هم همان کوچه را پیمودهام و چون او به بن بست برخورده ام.
به دوستانی که علاقمند تاریخ افغانستان هستند، مطالعه این کتاب ارزشمند را توصیه مینمایم.